تکنولوژی مدرن، در عین فراهم آورد امکانات فراوان برای انسان، پیامدهای ناگوار فراوانی نیز داشته است؛ اما علیرغم بحث وافر اندیشمندان از پیامدهای آن، علل و عوامل پیامدها و چگونگی ارتباط میان این علل و پیامدها، بهصورت مبسوط بحث نشده است. پژوهش حاضر میکوشد در چارچوب رویکرد اخلاق فلسفی، با روش تحلیلی و عقلی و نیز استناد به دیدگاه نظریهپردازان تکنولوژی، به این بُعد از پیامدها بپردازد. از منظر اخلاق فلسفی، تکنولوژی مدرن، برمبنای معانی دنیاگرایانه و حاکمیت شهوتوغضب بر عقل شکل گرفته است. حاکمیت شهوتوغضب، به نابودی زیباییهای اخلاقی و انسانیت انسان، سیریناپذیری و سلطهجویی وی بر دیگران، تعطیلی قوه تعقل و وارونگی شناختی، اسارت عقل و تمام وجود انسان تحت حیوانیت، سیلان و بیهویتی و نهایتاً با شکلدهی سیرتی حیوانی، به رنج وصفناپذیر هلاکت انسان میانجامد. تکنولوژیِ مبتنی بر چنین بنیادی نیز در سطح کلان اجتماعی به نابودی ارزشهای انسانی، سلطه بر طبیعت، انسان و جامعه، امکانزدایی تعقل نظری و تغییر ادراکات و طرز فکر افراد، سیلان و بیهویتی دائمی و اسارت فرهنگ و انسان تحت الزامات تکنولوژی انجامیده و نهایتاً با شکلدهی جهانزیست افراد، بهعنوان محرک بیرونیِ حرکت جوهریِ نفوس انسانی، بستر شکلگیری هویت ثانویه ناسازگار با فطرت و هویت اصیل انسانی در افراد را فراهم میکند. این مقاله در دومین همایش حکمت اسلامی و علوم رفتاری در زمستان ۱۴۰۱ در محل دانشگاه آزاد اسلامی اصفهان واحد خوراسگان به عنوان مقاله پوستر پذیرفته و ارائه شده است.