سلفی گری در عربستان سعودی با اتحاد تاریخی خاندان آل سعود ومحمد ابن عبدالوهاب شکل تازه ای به خود یافت و گفتمان غالب در آن کشور شد. این گفتمان با دال مرکزی بازگشت به توحید نبوی و صدر اسلام (سه قرن اول) و دال های شناور مبارزه با شرک، بدعت، تشیع سنت، تشکیل حکومت اسلامی و ... شناخته می شود. در این رهگذر باوقوع انقلاب اسلامی ایران در سال ۱۳۵۷ که کانون گفتمانی آن را مذهب تشیع شکل می هد باعث شد که این کشور به علت سستی عقاید و بی اساسی بودن مبانی ایدیولوژیکی و پیگیری سیاست های رهبری جهان اسلام و ایجاد حکومت اسلامی برای ایجاد امنیت داخلی، اشاعه دادن گفتمان سلفی گری و آیین وهابیت به کشورهای منطقه، همواره منافع خود را در تقابل با جمهوری اسلامی ایران، مذهب تشیع و گفتمان انقلاب اسلامی ایران بداند. با به وجود آمدن این دو رقیب گفتمانی (تشیع و سلفی گری) این دوکشور در مقاطع زمانی مختلف در بسیاری از زمینه ها در سطح منطقه به اجرای سیاست های حمایتی از گروه های طرفدار خود پرداخته اند و در برخی موارد به صورت مستقیم (مانند مداخله مستقیم عربستان در یمن و مداخله مستقیم ایران در عراق و سوریه) با جریان سازی های زمینه بروز برخی از اختلافات بین خود در منطقه شده اند. بنابراین با توجه به فضای تخاصم گفتمانی بوجود آمده بین جمهوری اسلامی ایران و عربستان سعودی که از تاثیر ذاری گفتمان های موجود در این دو کشور صورت پذیرفته است ما در این پایان نامه به دنبال بررسی ابعاد گفتمان سلفی گری وتاثیرگذاری آن بر سیاست خارجی عربستان سعودی می باشیم و در ادامه تخاصم به وجود آمده بین دو کشور ایران و عربستان در سطح داخلی، منطقه ای و بین المللی را بررسی خواهیم کرد. این مقاله با مشارکت محمد فرشیدی نوشته شده و در کنفرانس ملی پژوهش های نوین در مدیریت،اقتصاد و علوم انسانی، کازرون، دانشگاه آزاد اسلامی واحد کازرون، ارائه شده است.