ورود پدیدارهای تکنولوژیک و بحث در باب آثار فرهنگی آن در کشورهایی که نه مبدع این وسایل، بلکه پذیرنده آنها هستند، همواره محل تنازع آراء بوده است. ویدئو و سینمای خانگی نیز از همان ابتدای رواجش در ایران بهویژه از سوی سیاستگذاران به مثابه ابزار تکنولوژیک فرهنگی قلمداد شد. لذا نقش تصمیمگیران سیاسی درباره چگونگی مواجهه با این وسایل، در طی این سالها همواره نقشی کلیدی و جهتدهنده در میزان تأثیرات مثبت یا منفی این پدیده مدرن داشته است. اگر تدابیر و مداخلات حاکمیت در مواجهه با یک مسئله فرهنگی را سیاست فرهنگی بنامیم، بیشک اذعان خواهیم داشت که مسائل در فرایندی پویا و سیال در قلمرو فرهنگ بازتولید میشوند. بنابراین سیاستها نیز در فرایندی مستمر نیازمند تدوین، اجرا و ارزیابی خواهند بود. در این مقاله با مروری اجمالی بر ادبیات علمی درباره فرایند سیاستگذاری فرهنگی، چالشهای پیش روی فرایند سیاستگذاری در حوزه شبکه پخش نمایش خانگی مورد بررسی قرار گرفته است. خلأ تئوریک و عدم ادراک صحیح مسئله، خلأ منابع انسانی متعهد و متخصص، تشخیص دیرهنگام مسئله فرهنگی، عدم سازگاری خطمشی با ارزشهای جامعه سینمایی، و توجه صرف به افزایش و توسعه کمّی محصولات سینمای خانگی، از جمله چالشهای پیش روست. از جمله پیشنهادهای این تحقیق برای برونرفت از چالشهای مذکور، گذر از مرحله شناخت مشکل (پذیرش اصل وجود آن) و وصول به درک صحیح مسئله فرهنگی است که پس از آن، بازبینی و اصلاح سیاستها در هر سه حوزه اجرا، تدوین و ارزیابی در چارچوب الگوی بدیل «امام و امت» امکانپذیر میشود
دانشیار و مدیر گروه مدیریت راهبردی دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام