از جمله ایده هایی که در صد سال اخیر در دنیای اسلام رخنه کرده، تفکر و یا ایده روشنفکری است که ادعا دارد عقل خودبنیاد بشر، می تواند مشکلات را در عرصه نظر و عمل حل نموده و انسان را از آموزه های ماورایی و وحیانی مستغنی کند، این ایده در میان برخی از دانش آموختگان مسلمان و بعضاً حوزوی، نفوذ کرده و آنان نیز با تکیه بر عقل تجربی و مشاهدات علمی تلاش کردند تا آموزه های دینی و حتی آیات و روایات را تفسیر و تبیین نمایند و به زعم خویش عقل و نقل را آشتی دهند. نوشتار پیش رو، تلاش می کند تا موضع نجف را در مقابل این رویکرد بررسی نماید و در این راستا، ابتدا نمونه-ای از فعالیت های سلبی حوزه نجف در مقابل زایده عصر روشنگری و سپس فعالیت شهید صدر را به عنوان مصداقی از علمای حوزه، به عنوان نمونه ای از فعالیت های ایجابی که با بهره گیری میراث علوی به ساماندهی حوزه پرداخته و نوآوری-هایی را برای جهان اسلام به ارمغان آورده است، اشاره خواهیم نمود تا روشن شود که حاصل روشنفکری حوزوی چگونه خود را از پیامد روشنفکری غربی متمایز می نماید.
پينوشتها [1]. كانت و ديگران، روشنگري چيست، ترجمه سيروس آرين پور (تهران: انتشارات آگاه، 1376) ص 26. [2]. ارنست كاسيرر، فلسفه عصر روشنگري، ترجمه يدالله مؤمن، ص 17. [3]. اميري جهاندار، روشنفكري و سياست (تهران: انتشارات مركز اسناد انقلاب اسلامي، 1383) ص 23. [4]. موسي نجفي، حوزه و فلسفه تجدد…...
ادامهریاست دانشگاه و استاد گروه علوم اجتماعی دانشگاه باقرالعلوم (ع)