اشتراک دانش دانشگاه باقرالعلوم (ع)
اسطوره و متافیزیک
1386,ترجمه
چکیده
اهمیت متافیزیکی اسطوره‌های خلقت،در همان طریق مبدل و تغییر یافته است که تبلور می‌یابد؛یعنی اسطوره‌های خلقت می‌توانند به‌طور کامل توصیف‌کنندهء اصول یا نیروهای واقعیت چنان‌که هست،باشند و بستر عملی شعائر و آداب و رسوم اسطوره‌ها نوعا این نکته را روشن می‌سازد که معرفت متافیزیکی، صرفا پاسخی نیست که بتوان به پرسش فردی روشنفکر،درباره آنچه که وجود دارد،ارائه داد، بلکه بیشتر باید به عنوان معرفتی رهایی‌بخش یا نجات‌دهنده در نظر گرفته شود که فردی با آن می‌تواند به زندگی خود در جهان،جهتی شایسته بخشد. آیا متافیزیک موجود در اسطوره‌ها می‌تواند حقیقی باشد؟ شاید در میان خوانندگانی که تا این مرحله پیش آمده‌اند عده‌ای با این مدعای تأویلی موافق باشند که دست‌کم بعضی از اسطوره‌ها، الگوهایی را درباره جهان عرضه می‌کنند که برای جهت‌گیری فرد به سمت واقعیت چنان‌که هست،مطرح شده‌اند،اما تمایلی به طرح بحث اصولی پرسش از حقانیت دعاوی متافیزیکی نداشته باشند. پاسخ بعضی دیگر از مفسران این است که دعویات متافیزیکی به گونه قابل تصوری می‌توانند صادق و یا کاذب باشند،اما وجه اسطوره‌ها،مستلزم گونه‌ای متافیزیک هستند؛بنابراین هر مطالعه‌ای دربارهء اسطوره که متافیزیک را نادیده انگارد،موجب نقص و تحریف متعلق خود خواهد شد صدق و یا کذب آنها هرگز برای ما معلوم‌شدنی نیست. اما اگر مفسری بخواهد بگوید که تصویر واقعیت به وسیله اسطوره نه بی‌معنی و نامعقول است و نه مطلقا ناشناختنی -به عبارت دیگر،اگر مفسر در پی فهم این نکته باشد که چگونه چنین دعاوی‌ای می‌توانند به عنوان دعاوی‌ای حقیقی مورد اعتقاد کسانی که به آنها اعتقاد دارند،باشند-بنابراین،پرسش از کیفیت دعویات متافیزیکی ممکن است همچنان به عنوان پرسشی مطرح و معتبر باقی بماند.