یکی از دغدغه های اصلی و مورد توجه کشورهای در حـال توسـعه ، کارآمـدی نظـام سیاسی است . بحث کارآمدی از چالش های مهم توسعه و پیشرفت نظام جمهوری اسـلامی در سال های اخیر میباشد. این مقاله ضمن مروری کوتاه بر مفهوم کارآمدی، به برشـمردن حساسیت های آن بر اساس اهداف نظام جمهوری اسـلامی ذکـر شـده در قـانون اساسـی میپردازد. این پژوهش به نگرش سنجی نخبگانی اقدام کرده است ، تا مدیران ارشد نظام بر اساس خروجیهای آن نسبت به مهندسی مجدد سیستم ارتقاء یا نوسازی نظـام جمهـوری اسلامی، از طریق تغییر یا تکمیل حلقه های مفقوده ، اقدام لازم را انجام دهند. جامعه آماری این پژوهش گرچه وسیع و گسترده نیسـت و شـامل جمعـی از نخبگـان حوزوی و دانشگاهی است اما نتایج پژوهش نشان میدهد که از میان سه حـوزه راهبـردی فرهنگ ، اقتصاد و سیاست ، اولین حوزه ناکارآمدی از منظر نخبگان ، حوزه اقتصادی اسـت و کمترین اهداف تحقق یافته قانون اساسی مربوط به این حوزه میباشد. نتایج نظرسـنجی نخبگانی حاکی از آن است که وضعیت کارآمدی در حـوزه سیاسـت بهتـر از دو حـوزه فرهنگ و اقتصاد است .
عضو هیات علمی دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام
استاد گروه فلسفه و کلام دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام / رئیس دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم / عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی