وحدت گرچه در ادبیات اسلامی کاربرد و نقش اساسی دارد، امّا در ادبیّات سیاسی رایج کمتر مورد بررسی قرار گرفته است و آن چه در این زمینه به کار رفته، بیشتر مفاهیمی است که برتری یک شیوه و یا تفکّر را به دنبال داشته و بیشتر کاربرد خارجی دارد؛ مفاهیمی چون ناسیونالیسم، پان عربیسم، پان ترکیسم و... از این دسته به شمار می رود، اما مفهوم وحدت در اندیشه ی سیاسی اسلام علاوه بر کاربرد در حوزه داخلی و خارجی، در هر مورد نمود مختلفی دارد. برای مثال وقتی سخن از «وحدت امت اسلامی» به میان می آید، به معنی برداشتن مرزهای جغرافیایی نیست، بلکه به معنی وحدت عمل و درک متقابل در خصوص موضوعات مشترک، حول مصالح اسلامی است. از طرف دیگر، وقتی در محیط داخلی سخنی از وحدت به میان می آید، نه تنها به معنی وحدت تفکّر یا سلیقه است، بلکه به معنی وحدت عمل در زمینه ی منافع ملّی، اسلامی و قانون اساسی است؛ چیزی که امروزه از آن به «وفاق اجتماعی» و یا انسجام داخلی و یا وحدت ملّی یاد می شود. از آن چه گفته شد، نقش و اهمّیت این مفهوم در پیشبرد اهداف داخلی و خارجی جامعه ی اسلامی مشخص می شود. از دیرباز از زمان «سید جمال الدین اسدآبادی» تا زمان امام خمینی، مفهوم وحدت کاربرد زیادی داشته است. آن چه در این جا مورد بررسی قرار می گیرد، بررسی این مفهوم در اندیشه ی امام خمینی و بررسی آن در داخل و خارج است. ایشان همواره بر این نکته چه قبل از پیروزی انقلاب و چه بعد از آن تاکید می نمودند و از نظر عملی نیز راهکارهای زیادی را برای تقریب و تحریک احساسات مسلمانان حول محور مصالح اسلامی وضع کرده اند.