تاریخ احزاب سیاسی در ایران روند متفاوت از تاریخ احزاب در غرب و سایر کشورها را پیموده است; زیرا احزاب سیاسی به عنوان یکی از الزامات مشارکت سیاسی مردم، هیچ گاه رخ ننمایانده است . زاد و ولد احزاب سیاسی و روند شکل گیری آنها، کمتر مسیر طبیعی خود را پیموده و از دل الزامات و شرایط طبیعی و عینی جامعه سر بر آورده اند . نوشتار حاضر با این تلقی که دو پدیده احزاب سیاسی و شوراهای اسلامی، به لحاظ محتوا و کاربردی، از نوعی تلاقی و انطباق برخوردارند، در صدد است تا رابطه عینی این دو پدیده را مورد مطالعه و بررسی قرار دهد . بنابراین پرسش اصلی این گزارش چنین خواهد بود: رابطه احزاب و شوراهای اسلامی چگونه است؟ و آیا اساسا این دو مقوله چه ارتباطی با هم دارند؟ در پاسخ به این پرسش، تلاش خواهد شد تا نحوه رابطه این دو مقوله با نگرش کارکردی مورد بررسی قرار گیرد . در صفحات بعدی این نوشتار ما این گمانه را به آزمون خواهیم گذاشت که: هر چند به لحاظ موضوعی، هیچ گونه ارتباطی میان پدیده تحزب و شوراهای اسلامی وجود ندارد، اما با عنایت به محتوا و کارویژه های هر یک می توان نقاط و موارد انطباق و سازگاری این دو پدیده را کشف کرد . این نکته در صورت تایید بیانگر آن خواهد بود که شوراهای اسلامی به عنوان یک جریان نهادینه شده و قانونمند زمینه های مناسبی را برای شکل گیری و گسترش اندیشه تحزب در جامعه اسلامی ایران، فراهم نموده و بستر مناسبی را برای تحزب پدید خواهد آورد .
دانش آموخته و همکار آموزشی دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام / نمایندهٔ مردم ولایت غزنی در دوره شانزدهم (پارلمان افغانستان) / رئیس دانشگاه خاتم النبیین (ص) کابل