تقسیم موجودات به واسطه صفات ذاتی و ویژگیهای هر یک از آنها از اولین اقدامات فیلسوف با نگاه هستیشناختی است. برخی از صفات ذاتی یک نوع، موجب تمایز بین افراد آن نوع با افراد انواع دیگر میشود که لازمه آن، انحصار صفات ذکرشده در یک نوع است؛ همچنین گاهی برخی ویژگیهای یک نوع مانع تأثیرپذیری یا تأثیرگذاری مستقیم افراد آن نوع بر/ از افراد نوع دیگر میشود. تقسیم موجودات به مجرد و مادی و لوازم آن را میتوان مبنا و ریشه بسیاری از نظریات فلسفی دانست. بر اساس نظر ابنسینا، شیخ اشراق و ملاصدرا، همه موجودات عالم، حتی حق تعالی، لزوماً جزء افراد یکی از این دو قسماند. از نظر آنها ویژگیهای ذاتی این دو نوع به گونهای است که تأثیرگذاری مستقیم یکی بر دیگری محال است. صفاتی مانند ادراک به عنوان صفت ذاتی مجردات و قوه یا استعداد، امتداد و قابلیت اشاره حسی به عنوان صفات ذاتی موجودات مادی را میتوان به صورت پراکنده از آثار این سه فیلسوف به دست آورد. مسائل مهمی مانند چگونگی ارتباط علل عالی وجود با سایر مراتب، چگونگی علمآموزی نفس و ماهیت حافظه، با تقسیم موجودات به مجرد و مادی و لوازم آن در ارتباطاند؛ از این رو در این نوشتار، علاوه بر بررسی انحصار یا عدم انحصار صفات ذکرشده در یک نوع، به وجه امتناع ارتباط مجرد و مادی با توجه به دیگر نظریات این سه فیلسوف و قواعد کلی حاکم بر فلسفه پرداخته میشود.
عضو هیات علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی
استاد گروه فلسفه و کلام دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام