به هر میزان که شبکۀ ارتباطی انسان کمیت مییابد و فناوری جدید، آدمی را مسحورتر میکند، انسان از کیفیت ارتباط، غافلتر و کاربرد فناوری، صورت نامعقولتری به خود میگیرد. فلسفه ارتباطات اوج تلاش جهان غربی به نفع کیفیت و عقلانیت است، تلاشی سرد و مأیوسکننده در برابر تحولی گرم و وسوسهآمیز. اولین باری هم که جان لاک اصطلاح «علم ارتباطات» را به معنای امروزیاش بهکار برد، آن را شکستخورده اعلام کرد. جان لاک در کتاب قوای فاهمه بشری، ذیل مباحث «درباره کلمه»، ارتباطات را فلسفهپردازی کرد. این مسئله و توجه میتواند آغازی باشد برای کشف «نظریه ارتباطات» در حوزههای معرفتی جهان شرقی. به هر میزان که صراحتها و دقتهای یک حوزه فکری در خصوص «کلمه» بیشتر باشد، به همان میزان معرفت جامعتر و عمیقتری درباره ارتباطات به دست خواهد آمد. مقاله پیشرو با رویکردی تطبیقی و روشی منطقی تلاش میکند به خاستگاه ارتباطات در معرفت دینی و اسلامی نزدیک شود؛ ازاینرو معنا ـ واژۀ «کلمه» در مباحث «کلام و کتاب الهی» ملاصدرا با مباحث «گفتار و نوشتار» دریدا به گفتگو نشاندیم. سپس ادعاها و استدلالهای آنها ارائه شده است. دریدا دغدغۀ «تفاوت» و احترام به دیگری را دارد؛ ازاینرو بر امر نوشتاری و «تعویق» تأکید میکند. در مقابل، صدرا دغدغه «تعالی» را در سر میپروراند و بر وحدت امر نوشتاری و گفتاری اصرار میورزد. از نگاه وی، کلمه از خلال «تشریع»، «تکوین» و «ابداع» معنادار میشود؛ بهعبارتدیگر علاوه بر لایۀ «اجتماعیِ» ایجاد کلام، توجه به لایۀ «الهامی» (فرشتهشناسی) و «الهی» (خداشناسی) در ایجاد کلمه سبب خواهد شد ارتباط، متعالی شود.
عضو هیات علمی گروه مطاللعات فرهنگی و ارتباطات