این مقاله با مشارکت محمدصادق جمشیدی راد و جعفر نوری نگاشته شده است. دوره تاسیس و تثبیت سازمان سیاسی جدید، به نام خلافت عباسی در زمان خلفای اول عباسی، بهویژه سفاح (۱۳۲ـ۱۳۶ق) و منصور (۱۳۶ـ۱۵۸ق)، به وقوع پیوست. در این مقطع که هنوز پایههای مشروعیت خاندان عباسی بهطورکامل شکل نگرفته بود، در مهمترین شهرهای جغرافیای اعتقادی وسیع جهان اسلام، یعنی مکه و مدینه، ضرورتی انکارناپذیر در جهت تقویت ریشههای مشروعیت خلافت جدید احساس میشد. ازاینرو، سلطه خلفای نخستین این سلسله بر حج و منطقه حرمین و حضور آنها در مراسم حج، میتوانست به تحکیم پایههای مشروعیت و مقبولیت آنان در میان مسلمانان بینجامد. بدین ترتیب، اهمیت حرمین شریفین برای دو خلیفه نخست عباسی از منظر حضور نیروهای متکثر و منتقد وضعیت موجود، همواره به دغدغهای جدی تبدیل شده بود. در این میان، تلاشهای این دو در جهت کنترل، تطمیع، تسامح و یا حتی مبارزه و جنگ با کانونهای مخالفت در این دو شهر، فصلی مهم از تاریخ تحولات سیاسی خلافت عباسی را در همین دوره نخست رقم زد. در این پژوهش، تلاش میشود تا به روشی توصیفی ـ تحلیلی، جایگاه مناسک حج و منطقه حرمین در استراتژی سلطهگرایانه دو خلیفه نخستین عباسی را مورد تامل قرار دهد. یافتههای پژوهش، حاکی از آن است که خلفای نخستین عباسی، سعی داشتند با اقداماتی همچون: حضور در مراسم حج، انتخاب امیرالحاج و انجام اقدامات عمرانی، از ظرفیت تبلیغی مناسک حج و قدرت مشروعیتساز آن در تحکیم پایههای قدرت خود استفاده کنند. لازمه تسلط بر حج و بهرهگیری از ظرفیتهای آن، تامین امنیت منطقه حرمین بود که این امر با سرکوب مخالفان صورت گرفت.