خلاصه ماشینی: "از آنجا که اعراب جاهلی تحت آن شرایط سخت و اوضاع و احوال جغرافیایی خاص و بدون امکانات اولیه حیات (آب و غذا) زندگی میکردند و به آن عادت داشتند، میتوانستند فشارهای اقتصادی از جمله محاصره اقتصادی شعب ابیطالب را، که لازمه انقلاب و تحول اجتماعی-فرهنگی اسلام بود، تحمل کنند. به هر حال در صدر ظهور اسلام، تازه مسلمانان قبایل جزیرةالعرب، از یک طرف، تحت حمایت قبیله خود بودند، و از طرف دیگر اوضاع اجتماعی، روابط و پیمانهای بین قبایل تا حدودی عاملی برای حفظ جان گروندگان به اسلام بود که این امر باعث تسریع در تحول اجتماعی اسلام و گسترش آن شد. در مورد عامل اقتصادی میتوان به این نکته اشاره کرد که، از یک طرف عدم امکان ادامه زندگی در صحرا بدون معیشت و ضرورت کسب تغذیه و کمبود یا فقدان منابع طبیعی در یک منطقه، ایجاب میکرد که قبایل بهطور دایم در حال نقل مکان و کوچ باشند و از طرف دیگر چون قوانینی دال بر تقسیم اراضی و منابع طبیعی بین آنها وجود نداشت، هر قبیلهای که از قدرت بیشتری برخوردار بود خواستار منابع و چراگاههای بیشتری بود که گاهی منجر به جنگ بین آنها میشد. اگر احیانا فردی از قبیلهای متعرض مال، عرض یا جان فردی از قبیله دیگر میشد، چون از طرفی قوانینی برای مجازات جانی حاکم بر قبایل وجود نداشت و قبیله نیز به عضو خود و نیروی او برای کسب افتخار نیاز داشت و تحت هیچ شرایطی حاضر نبود دست از حمایت او بردارد و از طرف دیگر قبیله مورد تجاوز خواهان مجازت جانی بود، جنگ در میگرفت و گاهی سالیانی طولانی ادامه مییافت."
معاون پژوهشی و استادیار گروه جامعه شناسی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه