این اثر به بررسی مسئله ارتباط نفس با بدن و یافت دیدگاه ملاصدرا در تبیین چگونگی این ارتباط می پردازد. این واکاوی طی سه فصل که هر کدام از بخش های متعددی تشکیل یافته. صورت گرفته است. در فصل اول مروري اجمالی به دیدگاه های مطرح و شاخص در بیان حقیقت نفس دارد. در این فصل پس از بیان حقیقت نفس از دیدگاه افلاطون، ارسطو . فلوطين، ابن سینا و شیخ اشراق. دیدگاه ملاصدرا درباره نفس، حدوث و قدم آن، قوای نفسانی مراتب و سیر استكمالی نفس و کمال نهایی آن، مطرح می شود. در فصل دوم به طرح مسئله ارتباط نفس با بدن، تبیین آن و طرح دیدگاه های فلاسفة اثر گذار در سیر اندیشه بشری از قدیم تا جدید می پردازد. در این فصل پاسخ های افلاطون، ارسطو و فلوطین از حکمای یونان باستان ، ابن سینا و شیخ اشراق از فلاسفه مسلمان و هم چنین دیدگاه دکارت، دوگانه انگاران . رفتارگرایان، پیروان نظریه این همانی و کار کردگرایان از فلسفه جدید غرب در جواب چگونگی این ارتباط ارائه می شود در فصل سوم سؤال اصلی پژوهش یعنی تبیین ملاصدرا از چگونگی رابطه نفس و بدن محور قرار گرفته است. در این فصل ضمن تشریح تعلق و ارتباط های شش گانه ای که ملاصدرا تحت عنوان انواع ارتباط طرح می کند، به این نتیجه می رسیم که بنابر دیدگاه او، نفس در ابتدای حدوث به ماده جسمانی نیاز دارد. چه این که حدوث آن جسمانی است و بعد آن طبق مبنای حرکت جوهری نفس تدریجا مراتب و مراحل استكمالی خود را با تعلق به بدن، تدبیر آن و تصرف در قوا و اعضای آن طی می کند. لذا نفس در طی مسیر رشد و کمال هم نیازمند بدن است. به بیان ملا صدرا بدن علت مادی نفس بوده و نفس علت صوری و در واقع صورت و أصل هویت انسان است. البته ارتباط میان نفس و بدن مستقیم و با واسطه، نبوده و روح بخاری که جوهری لطیف و شفاف بوده و هم دارای بعد جسمانی و هم دارای بعد تجردی است واسطه می باشد. نفس بعد از کمال به مرحله ای می رسید که نیازی به بدن ندارد. چه این که نفس ذاتا مستغنی و مستقل از بدن می باشد. لذا علاقه آن به بدن، به تدریج کم شده تا این که بدن را رها می کند. و این همان مرگ طبیعی است. ملا صدرا با توجه به جهت استقلالی که در ذات نفس وجود دارد. آن را بعد از بدن باقی می داند که به بدنی برزخی یا آخرتی تعلق می گیرد. شایان ذکر است که تبیین ملاصدرا از حرکت جوهری نفس و کمال آن. تناسخ را به کلی باطل می کند.