کتاب حاضر اصول و مبانی جامعه شناسی معرفت و نظریه هایی را که در این زمینه طرح شده مورد مطالعه و پژوهش قرار میدهد. این اثر آموزشی و تحقیقی است و برای دانشجویان رشته جامعه شناسی در مقطع کارشناسی ارشد و دکترا در نظر گرفته شده است. نگارنده در فصل نخست به تعریف جامعه شناسی معرفت پرداخته و به تاریخچه آن هم اشاره میکند. وی از مارکس، ویلهم دیلتای، فردریش نیچه، ماکس وبر و امیل دورکیم با عنوان پیشگامان جامعه شناسی معرفت نام میبرد. مؤلف سپس درباره مفاهیم اساسی در جامعه شناسی معرفت نظیر معرفت، جامعه، تاریخگرایی، تعیّن و طرحها یا الگوهای تعیّن اجتماعی معرفت بحث کرده و بر این مطلب تصریح میورزد که هر یک از این الگوها مسأله تعیین اجتماعی را از وجوه و زوایای خاصی مورد توجه قرار داده است. نویسنده در ادامه حوزه های اختصاصی جامعه شناسی معرفت را نام برده و جامعه شناسی علم و تکنولوژی، جامعه شناسی هنر و ادبیات و جامعه شناسی معرفت دینی را رشته های فرعی جامعه شناسی معرفت نامیده است. زمینه های فکری و فلسفی جامعه شناسی معرفت را باید با عصر روشنگری یا سده هیجدهم مرتبط دانست و اندیشمندان بزرگی چون فرانسیس بیکن در انگلستان، مونتکیو، ولتر واگوست کنت در فرانسه، کانت و هگل در آلمان با رویکردهای جدید خود به موضوعات فلسفی و جامعه شناسی در شکلگیری جامعه شناسی معرفت نقش مهمی ایفا کرده اند. وی در بخش دوم راجع به چارچوب نظریه های جامعه شناسی معرفت و اجزا و مؤلفه های آن از نظرگاه های کارل مارکس، ماکس شلر، کارل مانهایم، امیل دورکیم، ماکس وبر و دیگران به تفصیل سخن میگوید. مؤلف برای دیدگاه های هر یک از آنها مبحث جداگانه ای اختصاص داده و نگرشهای نقادانه به جامعه شناسی معرفت را هم مورد مطالعه و بررسی قرار داده است. رابطه جامعه و معرفت در اندیشه اسلامی و مبادی جامعه شناسی در فلسفه و حکمت اسلامی از فلسفه مشّائی تا حکمت صدرایی در بخش جداگانه ای آورده شده است. نویسنده در پایان به تشریح آرا و نظریات غزالی، ابنخلدون، اقبال لاهوری و علامه طباطبایی در باب ماهیت معرفت و جامعه شناسی معرفت پرداخته است.
مدرس حوزه و دانشگاه
معاون پژوهشی و استادیار گروه جامعه شناسی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه