جرم و انرژی اگرچه دو مفهوم بنیادین فیزیک هستند، ماهیتشان چندان شناخته شده نیست. این دو در طول تاریخ فیزیک تحولاتی به خود دیدهاند، به طوری که در ابتدا ذیل مفهوم ایمپتوس معنا میشدند. لختی یا اینرسی دو معنا دارد؛ یکی معنای کپلری آن که محتوای هر دوی جرم و انرژی را دربرداشت. اما دکارت با تغییر معنای حرکت و سکون، معنای دوم یعنی اصل لختی (قانون اول حرکت نیوتن) را وارد فیزیک کرد که بعدها تحولاتی به خود دید. اما لایبنیتس به تبع رد کردن حرکت دکارتی، مفهوم انرژی را به فیزیک شناساند. در قرن نوزدهم میلادی انرژی به صورت حرکت و تحرک و نوسان شیئیت پیدا کرده، در قالب پدیدههای حرکت و گرما و نور خودش را نشان میداد و حتی در نهایت جرم و لختی براساس آن معنا شد. در نظریه نسبیت نور بستر تحرک نمیخواهد و براساس رابطه E=mc2 جرم همان انرژی است. البته تفسیرهای دیگری هم از آن وجود دارد که یا جرم را اصیل میداند یا اینکه میگوید صرفاً همارزی مقداری است و دیگر اینکه آیا قابل تبدیل به هم هستند یا خیر. در نظریه میدانهای کوانتومی، از وجود یک خلأ کوانتومی (انرژی نقطه صفر) پرده برداشته میشود که همه چیز، از فوتون و دیگر ذرات بنیادی محصول آن هستند. انرژی خلأ منشأ جرم ذرات است. نتیجه اینکه بنیان همه اجسام که دارای جرم هستند به انرژی که آن هم چیزی جز نور نیست برمیگردد. این پژوهش علاوه بر تبیین جرم و انرژی در چارچوب علم فیزیک، با هدف تذکر نسبت به ظرفیت داشتن فلسفه اسلامی در تبیین مفاهیم فیزیکی به خصوص جرم و انرژی نوشته شده است. فیلسوفان اسلامی معاصر بیانهای متفاوتی درباره ماهیت جرم و انرژی دارند، اما به نظر میرسد، براساس نظریه میل ابنسینا میتوان آنها را تبیین کرد. میل محرک نماینده انرژی و میل مقاوم نماینده جرم است. فلاسفه اسلامی اگرچه تعریف ارسطویی حرکت را پذیرفتند، در وجود خارجی حرکت توسطیه یا قطعیه اختلاف داشتند. در این نوشتار اینچنین نتیجه گرفته میشود که حرکت توسطیه که نظریه میل نیز مبتنی بر آن است، همچون حرکت دکارتی چالش نسبی بودن حرکت را به دنبال خواهد داشت و راه برونرفت از آن پذیرش حرکت جوهری ملاصدرا است که بیانی از حرکت قطعیه به شمار میآید. براساس مبانی حکمت متعالیه توضیح داده میشود که جرم اشیا جز نمودی از یک حقیقت زیربنایی یعنی حرکت جوهری نیست و عالم ماده در اصل حرکت است و فیزیک از این اصالت به انرژی تعبیر میکند. در حکمت متعالیه حرکت (انرژی)، معقول ثانیه فلسفی است و نمود آن یعنی لختی که کمیتش جرم باشد را میتوان جوهر بالاتر از امتداد جوهری یا همرتبه آن در نظر گرفت.
استاد گروه فیزیک دانشگاه قم و همکار آموزشی گروه فلسفه های مضاف دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام
استاد گروه فلسفه و کلام دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام