با مشارکت گلناز میرعالی. جنگ تحمیلی عراق علیه جمهوری اسلامی ایران یکی از مهمترین اتفاقات و از طولانیترین جنگهای قرن بیستم بود که از سال ۱۳۵۹ شروع شد و تا سال ۱۳۶۷ ادامه پیدا کرد. با شروع جنگ عراق علیه ایران، شورای امنیت سازمان ملل متحد در واکنش به این جنگ عکسالعملهای مختلفی داشت و چندین قطعنامه از سوی شورای امنیت سازمان ملل متحد برای خاتمه دادن به جنگ و دعوت طرفین به صلح صادر شد. قطعنامههای صادر شده از سوی شورای امنیت به دلیل برآورده نکردن خواستههای جمهوری اسلامی ایران ازجمله معرفی متجاوز، هربار با عدم پذیرش از سوی ایران مواجه میشد. درنهایت قطعنامه ۵۹۸ در تیرماه ۱۳۶۶ از سوی شورای امنیت صادر شد. این قطعنامه دارای تفاوتهایی با سایر قطعنامههای صادر شده از سوی شورای امنیت دررابطه با جنگ عراق و ایران بود. جمهوری اسلامی ایران پس از یک سال موضع نه رد و نه قبول قطعنامه، موافقت خود را با پذیرش آن اعلام داشت و جنگ را خاتمه یافته تلقی نمود. جمهوری اسلامی ایران در سالهای پایانی جنگ وضعیت اقتصادی چندان مناسبی نداشت. وضعیت بد اقتصادی بهشدت سیاستهای اقتصادی دولت را تحت تأثیر مخرب خود قرار داده بود. زیرساختهای اقتصادی بهشدت چار آسیب و ضعف شده بودند. دولت جمهوری اسلامی ایران در تأمین و مدیریت هزینههای جنگ و سایر هزینههای مربوط به سطح کشور و زندگی مردم دچار مشکل شده بود. وضعیت اقتصادی ایران سیاست نظامی کشور را نیز به شدت تحت تأثیر قرار داده بود. این مقاله ضمن اشاره به شرایط اقتصادی ایران در هشت سال دفاع مقدس و با تأکید بر سه سال پایانی جنگ، در پی پاسخ به این سؤال است که مهمترین زمینههای اقتصاد سیاسی پذیرش قطعنامه ۵۹۸ از سوی ایران چه بود؟ فرضیه مقاله این است که چالشهای اقتصاد سیاسی فراروی دولت ایران مهمترین دلایل پذیرش قطعنامه ۵۹۸ بوده است.
عضو هیات علمی گروه علوم سیاسی دانشگاه آیت الله العظمی بروجردی