این مقاله با مشارکت محمدتقی رفعت نژاد و حوریه محاجری نوشته شده است. «سنتهاي الهي»، به معناي قوانين ثابتي که خداوند عالم براي تدبير جهان هستي به کار گرفته است، ضمن بيان قوانين فردي و اجتماعي، دربردارندة دلالتهاي تربيتي متنوعي است که توجه به آنها ميتواند در سه بعد شناختي، گرايشي و کنشي تربيت انسان مورد بهرهبرداري قرار گيرد. تلاش پژوهش حاضر بر آن است تا با استفاده از آيات قرآني متضمن «سنتهاي الهي»، دلالتهاي تربيتي اين سنن را صرفاً در «بُعد شناختي» تربيت ديني روشن سازد. فرض اولية پژوهش بر اين است که آگاهي و معرفت مربي به اين سنن در درجة اول، و آشناسازي متربي با اين قوانين الهي در درجة دوم، زمينههاي شناختي و معرفتي را براي فرايند «تربيت ديني» فراهم و تسهيل ميسازد. بر اساس نتايج حاصله، پنج نوع شناخت مؤثر در تربيت ديني که بهطور خاص از آيات متضمن سنتهاي الهي استفاده ميشود، عبارتاند از: ۱٫ شناختِ آگاهي، ۲٫ شناخت خداوند، ۳٫ شناخت انسان، ۴٫ شناخت دنيا و آخرت، ۵٫ شناخت عمل. اين پژوهش نشان داده است که آيات مرتبط به سنتهاي «هدايتِ مؤمنان» و «زيادت ضلالتِ کفار و منافقان» در نگاهي معرفتشناختي، آيات مربوط به سنت «نظارت الهي» و «ارادة مطلقه الهي» در باب خداشناسي، آيات «امانت»، «اختلاف درجات» و «نفي حرج» در بخش شناخت انسان، آيات مربوط به سنتهاي «اجل محتوم» و «ابتلا» در خصوص شناخت دنيا، و نهايتاً سنتهاي مربوط به «آگاهي انسان از نتايج اعمال» در بحث شناخت دنيا، در جهتدهي سير تربيت ديني انسان بهويژه در بعد شناختي آن، نقشي اثرگذار و معنادار دارد.