فرهنگ و هویت از موضوعات مهم در ثبات، پایداری، حفظ و استمرار هر نظام سیاسی است. از این رو هر نظام سیاسی درصدد است تا از طریق جامعه پذیری سیاسی، فرهنگ، هویت و ارزشهای خود را به نسل های دیگر منتقل کند. طبیعی است که حس فرهنگ و هویت و انتقال آن از عوامل مشروعیت ساز نظام سیاسی به حساب می آید. گرچه مشروعیت در عرصه اندیشه و نظر از مؤلفههای قوام بخش در زمینه ایجاد نظام سیاسی محسوب میشود، کارآمدی (efficiny) آن در عرصه عمل و حفظ کار ویژهای لازم از جمله، حفظ فرهنگ وهویت، از زمینهای علمی ثبات و بقای آن نظام تلقی میشود از این رو میتوان کارآمدی نظام سیاسی در موفقیت آن در حفظ الگوی فرهنگی جامه پذیری دانست چیزی که امروزه از آن تحت عنوان مشروعیت ثانویه یاد میشود. بررسی فرهنگ وهویت در جامه ایران از ویژگی خاصی برخوردار است. متأثر شدن از فرهنگ وهویتهای مختلف چون هویت باستانی، هویت اسلامی غربی در عین تنوع بخشیدن به فرهنگ وتمدن ایرانی، بعضا بدلیل عدم همخوانی و یا انسجام آنها زمینه ساز مشکلات فرهنگی و هویتی تازهای شده است، لذا در هر برههای از تاریخ معاصر ایران بعدی خاص از این هویت مطرح شده است. از این رو گرچه در دوران پهلوی هدف رژیم حفظ فرهنگ غربی و بسط و گسترش آن و تضعیف فرهنگ و هویت اسلامی بود، اما انقلاب اسلامی با مطرح ساختن گفتمان هویت اسلامی تحت عنوان بازگشت به خویشتن به بسط و گسترش فرهنگ و هویت اسلامی پرداخت. با مروری به دهه اول انقلاب تلاش نظام در بازسازی نهادهای سنتی جامعه پذیری از طرفی و تلفیق آن با ساز و کار و جدید مشخص میشود از این رو گفتمان هویتی انقلاب اسلامی مخالفت خود را با هویت غرب اعلام کرد، و در این زمینه مسئله جنگ تحمیلی هم در انسجام و پایداری آن افزود. با ختم جنگ و ایجاد شرایط داخلی و بینالمللی و وضعیت تازهای که همراه با عصر ارتباطات در حوزه فرهنگ صورت گرفته بود، پدیدار شد، لذا کشورهای جهان سوم از جمله ایران با چالشهای فرهنگی جدیدی روبرو شدند، بطوریکه ارزشهای جدید زمینهساز شکل گیری ادبیات جدید شده است که چندان همساز با مفاهیم و ارزشهای سنتی جوامع نیست. رویکرد در مطبوعات، به عنوان یکی از ابزار و وسایل ارتباط جمعی و جامعه پذیری هم نمود یافته است لذا با این توضیح باید دید وضعیت فرهنگ و هویت اسلامی و جامعه پذیری پس از انقلاب چگونه بوده است؟ تا چه میزان نهادهای جامعه پذیری توانستهاند گفتمان هویت دهه اول انقلاب را تداوم بخشند؟ به نظر میرسد جمهوری اسلامی توانسته است با توجه به بحرانهای داخلی و خارجی در دهه اول انقلاب از طریق حفظ الگو (جامعه پذیری سیاسی) فرهنگ و هویت اسلامی خود را تحکیم بخشند. لذا نظام سیاسی از کارآمدی برخوردار بوده است. این در حالی است که در دهه دوم به دلیل اوضاع و شرایط داخلی و خارجی موج تهاجم فرهنگی بیشتر شده و این وسیله جامعه پذیری سیاسی و حفظ فرهنگ و هویت اسلامی را در حوزههای مختلف، با چالشهای جدی روبرو ساخته است. لذا نظام سیاسی در مقایسه با دهه اول در حفظ الگوی فرهنگی خود به نظر میرسد با کارآمدی نسبی روبرو بوده است. کلید واژهها: ایران، جمهوری اسلامی، کار ویژه حفظ الگو، کارآمدی، هویت، فرهنگ و جامعه پذیری.
دانشیار گروه علوم سیاسی دانشگاه تهران
استاد گروه علوم سیاسی دانشگاه باقرالعلوم، رئیس پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی