این رساله در مقام پاسخ به یک سؤال اصلی و چهار سؤال فرعی بوده است. امام سؤال اصلی: مبانی و شاخصه های مدیریت متعالی، اسلامی، الهی، انسانی و فاضله بر اساس اسمای حسنی الهی چیست؟ و امام سؤالات فرعی: ۱- مفهوم اسمای الحسنی و نظام احسن چیست؟ ۲- روشهای بررسی مبانی مدیریت اسلامی بر اساس اسمای حسنی چگونه است؟ ۳- اسماء و صفات ذات و فعل که می توان در مدیریت اسلامی از آنها استفاده کرد چند تا می باشند؟ ۴- قدرت و علم الهی چیست؟ در مقام پاسخ به پرسش های فوق سه فصل و یک خاتمه را طراحی کردیم که چکیده آنها را در اینجا میآوریم. فصل اول، که در هفت گفتار طراحی شده است. گفتار اول: تبیین روش و پاسخ به چند پرسش میباشد. نظیر پرسش پوپر که امروزه بایستی از چگونگی حکومت بحث شود نه از کیستی، پاسخ، کیستی حاکمان جهت به چگونگی حکومتشان میدهد و یا اسماء الحسنی مفاهیم عرشی هستند بدرد فرشیان نمی خورد. جواب اینکه، همه این مفاهیم از مقوله تشکیک می باشد و هر کس به سعه وجود خود میتواند از آن مفاهیم برخوردار شود. گفتار دوم: به چیستی نظام احسن پرداخته و به این نتیجه دست یافته که نظام احسن جریان، در هر چیزی که به هستی متصف است، دارد. گفتار سوم: نظام احسن از منظر عرفان نظری بررسی و نتیجه ای که به دست میدهد این است مه این نظام احسن از ناحیه خداوند و فقط یک فروغ او بوده است. این همه عکس، می و رنگ مخالف که نمود یک فروغ رخ ساقی است که در جام افتاد گفتار چهارم: بررسی نظام احسن در فلسفه و برهان بود که دیدگاههای مختلف فلسفی از قبیل مشاء، اشراق و متعالیه نقل گردید. گفتار پنجم: نظام احسن در قرآن، که جامع قرآن و برهان میباشد، بود. گزیدهای از آیات مربوط به موضوع نقل سده است. گفتار ششم: به ذکر اسماء الحسنی به سه شیوه: ۱- به صورت روایی ۲- به صورت الفبایی از قرآن مجید که در ذیل هر آیه آن نقل شده است. ۳- دستهبندی صفات به صفات ذات و فعل و ارائه نمونههای از اسماء و صفات ذات و فعل. گفتار هفتم: اسماء الحسنی از گلشن شیخ محمود شبستری همراه با شرح و تفسیر بقلم آورده شده است. فصل دوم: در شرح اسماء الحسنی، هر اسم به طور جداگانه شرح و سپس بهرهمندی آدمی از آن اسم بخصوص شخص سیاستمدار مورد دقت قرار گرفته است. در ذیل اسم مدبر چهل حدیث مدیریتی با چهل عنوان نقل شده است. نتیجه اینکه انسان امکان بهرهمندی از اسماء الحسنی را دارد و با این بینش به اسماء الحسنی تولید مفهوم در عرصه علوم سیاسی میتواند باشد. فصل سوم: در چیستی علم و قدرت که در طی دو گفتار به سامان رسیده، گفتار اول در چیستی علم و گفتار دوم در چیستی قدرت، در گفتار اول اسم علیم، بحث لغوی و اصطلاحی مورد دقت قرار گرفته و سپس تاریخچه علم و در بین صاحبان اصطلاح مثل فلاسفه، متشرعین و دسته بندی تعریفهای علم به هفده دسته و اینکه علم در آثار صدر المتألهین جداگانه بررسی شده است در پایان این گفتار دیدگاه فردوسی همراه با شرح ابیات نقل شده است. گفتار دوم: اسم القادر المقتدر، همراه با شرح محیی الدین عربی و مرحوم سبزواری و سپس در اصطلاح حکیم متکلم مورد وارسی قرار گرفته است و معانی فرهنگنامه علوم اجتماعی نقل گشته است و سرانجام گفتار به دیدگاه علامه محمد تقی جعفری منتهی شده است. ایشان نقد های مستحکمی بر نظریه های راسل و عده ای دیگر از فلاسفه مغرب زمین دارد که همگی نقل شده است. نتیجه فصل سوم بطور خیلی خلاصه و کاملا ملموس این است که اختلاف در جهان بینی ها باعث اختلاف در تعریف مفاهیم می شود و اینکه قدرت هیچ وقت به اینکه قدرت است بد و شر نمی باشد چرا که امر وجودی است و امر وجودی خیر است شر از آن عدم می باشد. در خاتمه بعد از نتایج مباحث فصول سه گانه چند بیت از گلشن راز شیخ محمود شبستری و دو غزل از حافظ را تقدیم کرده ایم، در واقع نتایج نتایج مباحث بصورت منظوم می باشند. در دو غزل حافظ منظور این بوده است که اندیشکندان مسلمان خود دارای منابع غنی می باشند، با پشتوانه این منابع غنی می توان در تولید اندیشه، سهم بسزایی داشت و اینهمه دنبال دیگران نباشیم ما خود داریم. سالها دل طلب جام جم از ما می کرد آنچه خود داشت زبیگانه تمنا می کرد حالا که خود داریم و تاریخ گویای این مدعاست می توان طرح نو در جهان معاصر، طراحی کرد. بیا تا گل برافشانیم و می در ساقر اندازیم فلک را سقف بشکافیم و طرحی نو در اندازیم
دانش آموخته دانشگاه باقرالعلوم (ع) و استادیار گروه عرفان پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی
دانشیار گروه علوم سیاسی دانشگاه تهران
استاد تمام گروه علوم و اندیشه سیاسی و معاونت فرهنگی و اجتماعی دانشگاه شهید بهشتی ، رئیس پژوهشکده علوم و اندیشه سیاسی