یكی از سرمایه های بنیادین هر جامعه میزان انسجام و همبستگی ملی در آن جامعه است. بسیاری از کشورهای حاضر در صحنه بینالملل، از لحاظ جمعیت از اقوام، مذاهب(ادیان) یا زبان های مختلف تشکیل شدهاند که عنوان «جامعه چند فرهنگی» بر این کشورها اطلاق می گردد. گسیختگی و میل به سوی بحرانهای اجتماعی و سیاسی که از ویژگی های جوامع چند فرهنگی می باشد، همواره مورد توجه نظریه پردازان انسجام بوده است. امنیت و ثبات فرهنگی و سیاسی، مهم ترین و برجسته ترین نیاز ملت و دولت به شمار می آید. زیرا مؤلفه قدرت و ثبات فرهنگی و سیاسی هر ملتی بنیادی ترین مؤلفه اقتدار و استعداد و لیاقت آن ملت در بستر توسعه و تعالی در عرصه های مختلف اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی را فراهم می آورد. از سوی دیگر با تعمق در اندیشه سیاسی اسلام به آموزههایی میتوان دست یافت که هدف از زندگی اجتماعی نحلههای گوناگون انسان را فارغ از هر گونه تشخص های نژادی، مذهبی، زبانی و فرهنگی و یا هر تشخص دیگری بیان میکند. با تمسک به این آموزه ها، انسجام و توافقات سیاسی میان گروههای قومی و فرهنگی موجود در یک جامعه میسر خواهد شد. با توجه به ظرفیتهای این جوامع (به ویژه کشورهای چند فرهنگی اسلامی)، در نوشتار حاضر تلاش می شود با مراجعه به قرآن و آموزه های اسلامی، مبانی هستی شناختی، معرفت شناختی، انسان شناختی و جامعه شناختی انسجام، خصوصا انسجام سیاسی تبیین و شاخص های ناظر به آن، استخراج گردد. همچنین جایگاه جمهوری اسلامی ایران در الگوی مورد نظر بررسی و پیشنهاداتی برای بهبود وضعیت ارائه می گردد. واژ ه های کلیدی: قرآن کریم، حدیث، انسجام، انسجام سیاسی، چند فرهنگی.
عضو هیات علمی و مدیر گروه علوم سیاسی دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام نماینده مردم شوشتر در دوره اول مجلس شورای اسلامی
استاد تمام گروه علوم و اندیشه سیاسی و معاونت فرهنگی و اجتماعی دانشگاه شهید بهشتی ، رئیس پژوهشکده علوم و اندیشه سیاسی