چكیده وجود انسان ترکیبی از نفس (وجودی غیرمادی) و بدن (وجودی مادی) است، بنابر دیدگاه ملاصدرا نفس اصیل است و حاکم بر بدن، مشخصه نفس انسان به عقل اوست، لذا هم قوام نفس به اوست و هم او عامل تمییز انسان از دیگر موجودات شده است. کارکرد عقل، شناخت و فهم است؛ انسان با داشتن عقل عملی، بدن را تدبیر و کنترل کرده تا زمینه مناسب برای ارتباط عقل نظری با عالم غیر مادی و ملکوت فراهم شود، حاصل این حرکت عقل، «حریت و آزادگی» در حیطه عقل عملی و«علم وحکمت» در حیطه عقل نظری خواهد بود و غایت این حرکت،رسیدن به خداوند با استقرار در عبودیت است. بدین طریق، معرفت نفس حرکتی است علمی – عملی که همه ارکان وجودی انسان از اندیشه و انگیزه و عمل را، تحت تأثیر قرار می دهد. انسان در نگرش دگر باره به جایگاه خویش، هستی و خداوند به معرفت نوینی دست می یازد، این دیدگاه یا معرفت جامع اخلاقی با توجه به وصف عدل خداوند در حیطه ذات و افعال الهی، در مرحله اول ناظر به حیطه شناختاری است که در صدد تعریفی حقیقی از خویشتن، هستی، مبدء، معاد و نحوه ارتباط آنها با محوریت انسان سالک است. در مرحله بعدی ناظر به تحولات درونی سالک در عرصه انگیزه و انگیزش هاست، گرایش به کمال مطلق و شوق به استکمال در گام های نخست، و جذبه ذات کمال مطلق در ادامه مسیر، انگیزه ای می شود تا سالک بر انگیخته شود و در انگیزشی با تمامی ظرفیت های وجودی اش حرکتی شورآفرین و مشتاق داشته باشد. حرکت انسان، ظرافت های خاص خودش را دارد و همواره آسیب هایی آن را تهدید می کند. برای تنظیم و حفاظت آن، شناخت مراحل راه ونحوه سلوک انسان به نظامی نیاز مند است، نظام تربیت اخلاقی عهده دار این مهم است تا نخست انسان خود را تربیت نماید و در سلامت از انحراف و سقوط به مقصد برسد، در مرحله دوم، انسان در مقابل موجودات و هدایت آنها بسمت کمال مسئولیت اخلاقی دارد، این شأن انسان کامل است که مراحل سلوک معرفتی را به همراه آنان در پیش گیرد و در یک حرکت جمعی جهان هستی را بسمت کمال مطلق رهسپار شوند. کلید واژه ها: معرفت نفس، اخلاق، انگیزه، تربیت اخلاقی، صدرالمتألهین
انسان موجودی مرکب از نفس و بدن است. او از طرف بدن با عالم ماده و از طرف نفس با عالم غیر مادی مرتبط است،برخی از طبیعت گرایان به بعد مادی و بدن اصالت دادند و برخی از اندیشمندان نفس و بعد غیرمادی آن را اصیل دانستند و بدن را…...
ادامهانسان موجودی مرکب از نفس و بدن است. او از طرف بدن با عالم ماده و از طرف نفس با عالم غیر مادی مرتبط است،برخی از طبیعت گرایان به بعد مادی و بدن اصالت دادند و برخی از اندیشمندان نفس و بعد غیرمادی آن را اصیل دانستند و بدن را تابع آن در نظر گرفتند و همین امر باعث پدید آمدن دیدگاه های متفاوت انسان شناسی شده است. صدرالمتألهین، در تلقی خاص خویش از انسان، معرفت شناسی خاصی را ارائه میدهد. او معتقد است که معرفت حاصل حرکت عقل انسان است و عقل به واسطه دو قوه عقل نظری و عقل عملی این حرکت را انجام می دهد. با عقل عملی زمینه شهود را فراهم می کند و با عقل نظری اندیشه ها را مبرهن و یقینی می کند. بدین ترتیب معرفت نفس صرفا شناخت ذهنی و مفهومی نیست بلکه حرکتی است علمی ـ عملی در جهت دریافت حقیقت وجود انسان. اخلاق، به نظام هدایت گر انسان به سمت سعادت و راهنمای بهره برداری از ظرفیت های انسان بسمت کمال است. هویت واقعی انسان در این نظام به ظهور میرسد و نحوه تعامل او در جهان هستی ترسیم می شود. با ترسیم دیدگاه ملاصدرا در باره معرفت نفس، در صدد دریافت و تبیین نظام جامع اخلاقی وی مبتنی بر دیدگاه وی در مورد معرفت نفس خواهیم بود. نظام جامع اخلاقی شامل قسمت شناخت اخلاقی یا قضایای ناظر به اخلاق است و مجموعه جهان بینی اخلاقی را در برمی گیرد و در سلوک عملی انسان اثر گذار است. در این مسیر انسان برای دوری از آسیب های معرفت نفس، نیاز به شناخت مراحل راه دارد تا در وهله اول مسیر معرفتی خویش را شناخته و خود را تربیت اخلاقی کند و در مرحله بعدی به تربیت موجودات دیگر بپردازد.
عضو هیات علمی و دانشیار گروه فلسفه دانشگاه مفید
استاد گروه فلسفه اخلاق دانشگاه قم
استاد حوزه و دانشگاه / عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی