فراگذشتن از تاریخ نقلی و گام نهادن در عرصه ی تاریخ تحلیلی، مستلزم بهره گیری از اندوخته ی دانش بشری در حوزه ی علوم انسانی و اجتماعی است. با توجه به این مهم، تحقیق حاضر با اتخاذ رویکرد جامعه-شناختی، در راستای تحلیل تحولات اجتماعی- سیاسی برهه ای خاص از تاریخ اسلام کوشیده است. در این تحقیق، با بررسی قیام های شیعی حادث شده در سالهای 62 -132 ه.ق ، رگه های اشتراک و افتراق آنها براساس چهار سؤال ذیل بررسی و گونه شناسی گردید: 1ـ قیام های شیعی دوران بنی امیه از نظر ماهیت دارای چه ویژگیهایی می باشند؟ با توجه به تعاریف مطروحه از جنبش های اجتماعی در ادبیات جامعه شناسی، آیا می توان از قیام های مزبور به جنبش اجتماعی تعبیر نمود؟ 2ـ رهبران این قیام ها دارای چه سبك رهبری بودهاند؟ 3ـ رهبران قیام ها از چه روش هایی برای جلب اطاعت پیروان استفاده كردهاند؟ 4ـ مهمترین راهبردهای رهبران این قیام ها برای مقابله با حكومت امویه چه بوده است؟ باتوجه به سؤالات فوق، چهار شاخص ماهیت قیام، سبک رهبری، روشهای جلب اطاعت پیروان و راهبردهای مقابله با حکومت استخراج و با بهره گیری از روش تاریخی- تطبیقی، تک تک قیامها بر طبق این شاخصها ارزیابی گردید. براساس یافته های تحقیق، تمامی قیام های شیعی (به جز قیام یحیی بن زید) از حیث ماهیت دارای خصال چهارگانه جنبش های اجتماعی هستند. همچنین قیام های توابین، زید بن علی و یحیی بن زید، از حیث سبک رهبری و روش جلب حمایت پیروان در یک گونه قرار می گیرند، اما قیام های مختار و عبدالله بن معاویه در دسته دیگری جای می گیرند.از نظر استراتژی مبارزاتی نیز همگی در مقابله با حکومت امویان از راهبردهای انقلابی و مبارزه با رژیم استفاده کرده اند.
استاد گروه تاریخ دانشگاه خوارزمی
دانشیار گروه علوم اجتماعی دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام