هرمونتیک رشته ای نوظهور در حوزه تفکر مغرب زمین است و پیشینه آن به نهضت اصلاح دینی و عصر روشنگری باز می گردد. مسأله اصلی که هرمونتیک با آن سر و کار دارد، فهم و تفسیر متون است. در واقع هرمونتیک را به طور خلاصه می توان با عنوان فشرده دانش تفسیر متون معرفی نمود. این دانش نو پاگام به گام و تدریجا خود را به همه علوم انسانی گسترش داده است، و حتی امروزه مباحثی از آن در بیرون از قلمرو تفسیر متون، از قبیل جامعه شناسی، روان شناسی، معرفت شناسی، فلسفه، سیاست و غیره نیز مطرح می شود، ولی اکثر مباحث آن با فهم و تفسیر متون ارتباط دارند. علم هرمونتیک برای رشتههایی که با متون دینی سر و کار دارند، اهمیت بسزایی دارد. متون دینی در ادیان مختلف پیام و یا پیامهایی برای مخاطبان خود دارند و وظیفه مفسران راز زدایی این پیام و گشودن راز آنها است. هرمونتیک نیز در این میان تلاش می کند تا راهی برای حل این مسأله بیابد. معرفت و فهم متون دینی و فرایند پیدایش آن علل و عوامل تفاسیر گوناگون از موضوعات مهمی است که امروزه بعضا مطرح کردهاند و ریشه آن، نشأت گرفته از مباحث هرمونتیکی میباشد. ما در این نوشتار با مطرح کردن اهم مباحث و مسائل این علم، آن را مورد نقد و بررسی قرار داده و با تبیین نظریه مولف مداری و مفسر مداری و متن مداری هدف از تفسیر متون دینی را درک قصد و مراد جدی صاحب سخن دانسته، یعنی تفسیر متن دینی مولف مدار است. از طرفی تفسیر متن دینی متن محور نیز هست، یعنی از مجرای متن به دنبال درک مراد ولف می گردد. یعنی مراجعه به متن و ساختار زبانی، پلی است برای رسیدن به قصد و نیت مولف. لذا تفسیر متن دینی نه آنچنان متن محور است که مولف را نادیده بگیرد و نه آن چنان مولف محور است که به جای آغاز از متن، با روان شناسی گروی مستقیما به دنبال جغرافیای فکری و فرهنگی و اجتماعی مولف باشد و این امور را نقطه شروع تفسیر بداند. و نظریه مفسر مداری که ذهنیت و پیش داوریهای تفسیر (تفسیر به رأی) در عمل فهم متن، دخالت محتوایی داشته باشد، را صحیح ندانسته، و برای متن، معنای نهایی قایل هستیم و اختلافات علماء در دین را به نحو موجبه جزییه میپزیریم نه اینکه به نحو موجبه کلیه بپزیریم.
دانشیار گروه فلسفه و کلام دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام
استاد گروه فلسفه و کلام دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام