مدرس از سیاستمدران و اندیشمندان برجسته دوران معاصر ایران است که نقش مهمی را در دوران مشروطه و قاجار و سپس در عصر پهلوی، ایفا نموده است. پژوهش حاضر به بررسی نقش مدرس در تحولات سیاسی و اجتماعی ایران اختصاص دارد. سؤال اصلی این پژوهش؛ "مهمترین نقش مدرس در تحولات سیاسی، اجتماعی ایران چه بود، چه عواملی زمینههای این نقش را برای وی مهیا میساخت؟" و فرضیه ارائه شده؛"مهمترین نقش مدرس رهبری جریان مخالفت با رضا شاه بود، برخورداری وی از گونههای مشروعیت سنتی، کاریزماتیک و قانونی زمینههای ایفای این نقش را برای وی مهیا میکرد". میباشد. موضوع فوق در چند فصل مورد بررسی قرار گرفت. در فصل اول جهت بررسی فرضیه مذکور، نظریه ماکس وبر به عنوان چارچوب نظری بحث ارائه میگردد. بر طبق دیدگاه وی مشروعیت یا سلطه سیاسی به سه قسم تقسیم میشود: مشروعیت سنتی، مشروعیت کاریزمایی و قانونی که مردس از هر سه نوع مشروعیت برخوردار بود. در ادامه به شرایط اجتماعی ایران مقارن مشروطیت و نقش علما در جنبش مشروطه پرداخته شد. فصل دوم به شرح حال مدرس و افکار و مواضع وی به عنوان نماینده از مجلس دوم تا ششم پرداخته که در مورد بعضی مسایل اجتماعی و سیاسی اظهار کرده است. در فصل سوم زمینههای روی کار آمدن رضا شاه و استقرار سلسله پهلوی بررسی میشود به مخالفت مدرس با انتقال سلطنت به پهلوی اشاره میشود. در فصل چهارم به بررسی رابطه مدرس با افراد مخالف رضا شاه و مخالفت رضاخان به ویژه در مورد جمهوری پرداخته شده است. به نظر این پژوهش، مدرس با برخورداری از مشروعیت سنتی، کاریزمایی و قانونی، نقش مهم و حساسی را در تاریخ ایران ایفا کرده است به ویژه در مسأله جمهوری رضا خانی که به شکست رضا خان انجامید. نتیجه گیری و فهرست منابع نیز در پایان درج گردیده است.
عضو هیات علمی گروه تاریخ دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام
استاد تمام گروه علوم و اندیشه سیاسی و معاونت فرهنگی و اجتماعی دانشگاه شهید بهشتی ، رئیس پژوهشکده علوم و اندیشه سیاسی