در این رساله، سؤال اصلی عبارت است از اینکه: وجوه تشابه و تمایز در اندیشههای شمس الدین و مطهری راجع به عناصر نظری و عینی حکومت دینی چه میباشد و اصولا تمایز این دو نظریه ناشی از چیست؟ در پاسخ به این سوال ما بدنبال تشابهات این دو نظریه میباشیم تا تمایزات آنها نیز مشخص شود به همین خاطر در این رساله در مورد اصل حکومت و شکل ساختار حکومت در نظریات این دو متفکر تعمیق و بررسی کردیم که در مورد اصل حکومت، هر دو از طرفداران وجود حکومت در جامعه دینی هستند و اعتقاد دارند که یکی از نیازهای هر اجتماعی داشتن حکومت برای نظم و سامان دادن به آن است اما راجع به شکل حکومت در جامعه دینی به ویژه در زمان غیبت امام معصوم(ع) آنچه که از نظریه شمس الدین بدست میآید انتخاب حاکم و تعیین قلمرو حاکم بر عهده مردم است لذا نظریه ولایت امت بر خویش را مطرح می کندو ولی مطهری بر این اعتقاد است که رهبری جامعه از آن ولایت فقیه است که منصوب از طرف خداست و فقط نظارت بر جامعه دینی را دارد و دخالت در امور اجرایی ندارد و در امور اجرایی انتخاب حاکم به مردم داده شده است. به این ترتیب هر دو رای مردم را ملاک مشروعیت حاکمیت در زمان غیبت می داند اما در حوزه شرعی مطهری اختیارات ولایت فقیه را غیر از مسائل شرعی و فتوی در حوزه مسائل سیاسی به عنوان نظارت میداند در حالی که شمسالدین تنها اختیار بر صدور فتوی را برای ولی فقیه میداند و حق دخالت در امور سیاسی را نمیدهد.
استاد گروه علوم سیاسی دانشگاه تهران
استاد گروه علوم سیاسی دانشگاه باقرالعلوم، رئیس پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی