پژوهشنامه حاضر، تحقیقی تحلیلی ـ عقلی درباره براهین وجودی و صدیقین و مقایسه میان این دو نوع استدلال می باشد. با توجه به تحقیقات فراوانی كه در این زمینه صورت گرفت، روشن شد كه: برهان وجودی برهانی است پیشینی كه بدون مراجعه به عالم خارج و تنها از طریق مفهوم خدا (البته نه مفهوم بما هو مفهوم، بلكه مفهوم از حیث مرآتیت واقع و حكایتگری آن) وجود خدا را ثابت می كند. برهان صدیقین نیز برهانی پیشینی است كه با تأمل در حقیقت وجود و با قطع نظر از ماسوی الله وجود خدا را ثابت می كند. در این نوع از برهان، استدلال كننده به عالم خارج مراجعه می كند و اعتراف دارد بر اینكه هستی عالم را فرا گرفته، اما نحوه استدلال به گونه ای است كه حتی اگر وجود ممكنات و مخلوقات انكار شود، همچنان استدلال بر قوت خود باقی است. برخلاف نظر مشهور؛ نخستین بار برهان وجودی در فلسفه اسلامی، توسط فیلسوف مسلمان فارابی مطرح شده است. وی در رساله الدعاوی القلبیه وجود خدا را با تكیه بر مفهوم واجب الوجود بالذات ثابت كرده است. وی اذعان دارد كه اگر كسی واجب الوجود بالذات را تصور كند و در مقام تصدیق آن را نفی كند، دچار تناقض شده است. مؤسس برهان صدیقین نیز جناب فارابی است كه نخستین بار برهان صدیقین را به صورتی ساده و بسیط مطرح نموده است. موضوع در برهان وجودی « وجود مطلق» است كه فقط بر واجب الوجود منطبق است. اما موضوع در برهان صدیقین مطلق الوجود است كه هم بر واجب و هم بر ممكن قابل انطباق است اما چون ممكنات مستلزم و ربط محض به واجب اند، لذا می توان ظرفی را در نظر گرفت كه هیچ یك از موجودات امكانی در آن وجود نداشته باشند و در آن ظرف، برهان صدیقین فقط بر خدا تطبیق داده می شود. اشكال معروفی كه بر برهان وجودی وارد می شود این است كه شما نمی توانید صرفاً از طریق مفهوم، وجود چیزی را در عالم خارج ثابت كنید. در پاسخ گفته ایم: اولاً؛ هر مفهومی به نفس مصداق خاص خود اشاره دارد ـ نه به مصداق موجود ـ و مقصود از ارائه مفهوم این است كه آن مفهوم به گونه ای است كه شأنیت ارائه مصداق خاص خود را دارد. ثانیاً؛ در برهان وجودی ما با مفهوم بما هو مفهوم سر و كار نداریم بلكه همانطور كه گفته شد مفهوم از آن حیث كه مرآت مصداق و حاكی از آن است مد نظر می باشد و می گوییم: نه همه مفاهیم؛ بلكه برخی مفاهیم از جمله مفهوم كامل مطلق و واجب بالذات، به گونه ای هستند كه اگر در خارج وجود نداشته باشند مستلزم تناقض است. علاوه بر این، ما در برهان وجودی نمی خواهیم از طریق مفهوم، وجود خارجی را اثبات كنیم بلكه در این برهان فقط ثابت می كنیم كه این گونه مفاهیم؛ باید در عالم خارج نیز وجود داشته باشند. ضرورتی كه در برهان وجودی برای وجود خداوند ثابت می شود، همچون برهان صدیقین، ضرورت ازلیه است نه ضرورت ذاتیه؛ زیرا در برهان وجودی از مفهوم واجب الوجود و مفهوم كامل مطلق و یا بطور كلی از مفهوم « وجود مطلق» اثبات واجب می كنیم، آن هم مفهومی كه مرآت واقع و حقیقت وجود است. و طبیعتاً ضرورتی كه در چنین قضیه ای به دست می آید ضرورت ازلی و مطلق از هر قید و شرطی است. زیرا وقتی وجود برای موجودی كه «وجود مطلق» است ضرورت دارد یعنی اینكه وجودش به هیچ وجه وابسته به غیر نیست و بود و نبود غیر در این وجود مطلق نقشی ندارد و از این رو برای چنین موضوعی كه وجودش در حد ذات و از لحاظ خود ذات مستحق حمل وجود است، ضرورت ازلی صادق و ثابت است. از ویژگی های برهان وجودی بر سایر براهین اثبات وجود خدا این است كه در آن به هیچ وجه از موجودات عالم و جهان هستی بحثی نیست و تمامیت آن به هیچ دانش از دانش های طبیعی بستگی ندارد. برهان صدیقین نیز این امتیاز را دارد كه به جهان خارج از ذهن توجه دارد اما بر خلاف براهین جهان شناختی این توجه به گونه ای است كه با فرض انكار همه مخلوقات و ممكنات، باز هم می تواند وجود خدا را ثابت كند. بنابراین برهان وجودی نیز می تواند مانند سایر براهین اثبات وجود خدا، وجود خدا را ثابت كند. البته ممكن است برخی براهینی كه تا كنون مطرح شده اند مخدوش و یا قابل خدشه باشند اما باز دلیلی بر باطل بودن این نوع استدلال نداریم. برهان صدیقین نیز یكی از معتبر ترین استدلال ها بر اثبات وجود خدا است كه حكمای اسلامی بر یقین آور بودن این نوع از استدلال اصرار و تأكید دارند.و تمام همّشان بر این است كه بگویند برهان صدیقین متقن تر و دقیق تر از سایر براهین است. واژگان كلیدی: برهان، برهان وجودی، برهان صدیقین، واجب الوجود بالذات، كامل مطلق، ضرورت ذاتی، ضرورت ازلی، مطلق وجود، وجود مطلق.
عضو هیات علمی موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره)
رئیس پژوهشکده حکمت اسلامی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی و سردبیر فصلنامه ذهن