«رتوریک» یا سخنوری، هنر یا مهارتی است که از فرهنگ یونان باستان نشئت گرفته است و ریشه در شرایط دموکراتیک آن زمان دارد. بهتدریج سخنوری تبدیل به یک رشته علمی شد و در نظام آموزشی در سرفصل دروس قرار گرفت. با پیشرفت علم و فنّاوری گستره سخنوری تمام ارتباطات دیداری، شنیداری و نوشتاری را دربر گرفت و بهویژه ارتباطات دیداری از اهمیت ویژهای برخشوردار شد. با توجه به تأثیر رسانه در عرصه ارتباطات دیداری و نقش آن در زندگی افراد، و اهمیت سخنوری در عصر جدید و همچنین نقش سخنوری در تبلیغ اسلام تحقیق در این زمینه ضرورت دارد .با عنایت به این مسئله و توجه به این نکته که پژوهشهای پیشین در زمینه بلاغت غربی و بلاغت اسلامی هیچیک رویکرد اصطلاحشناسی نداشته است،در پژوهش حاضر ابتدا ۳۰ مدخل مربوط به رتوریک در دایرهالمعارف بینالمللی ارتباطات ترجمه گردید و بعدازآن با استفاده از روش اصطلاحشناسی کابره که رویکردی ارتباطی دارد، اصطلاحات رتوریک از سه جنبهی شناختی، زبانشناختی و کاربردشناختی تحلیل شد. سپس یافتههای تحلیلی موردنقد درونی و بیرونی قرارگرفته است.تا مشخص گردد؛ اولا رتوریک غربی هدف خود مبنی بر اقناع مخاطب را محقق کرده است یا نه؟ ثانیا چه نقدی بر بلاغت غربی از منظر بلاغت اسلامی وارد است. در نقد درونی این تعارض کشف گردید که برخلاف اینکه طبق تعریف ارسطو: هدف از رتوریک اقناع مخاطب بوده است و مخاطب فعال در نظر گرفتهشده است، اما در عصر جدید، سخنوران و بخصوص برنامههای رسانهای، قصد تأثیر بر مخاطب و تغییر رفتار او بهصورت ناخودآگاه و غیرارادی را دارند و این امر به معنای منفعل تلقی کردن مخاطب است. در نقد بیرونی، اصطلاحات و نظریات بلاغت اسلامی موردبررسی قرارگرفته و نتایج حاصله نشان داد، سخنوری اسلامی در دو اصطلاح «خطابه» از منظر فلاسفه و «بلاغت» از دیدگاه ادبا خلاصه میشود. خطابه که مبنایی منطقی دارد و فلاسفه آن را ریطوریقا نامیدهاند همان آوانگاری رتوریک است و هدف آن نیز، همان اقناع مخاطب است، اما بلاغت که مبنای زیباشناختی دارد ریشه در کلام وحی دارد، زیرا بلاغیان مسلمان همواره درصدد اثبات اعجاز قرآن از منظر ادبی و بلاغی بودهاند، بنابراین بلاغت اسلامی دارای الگویی کامل و جامع است، زیرا کلام خداوند هیچ عیب و نقصی ندارد و در حد اعلای بلاغت و شیوایی است. نکته دیگر اینکه برخی نویسندگان دچار مغالطه یکسانانگاری شده و بلاغت و خطابه را یکسان دانسته و معادل رتوریک قرار دادهاند، درحالیکه خطابه معادل رتوریک و بلاغت، نقطه مقابل آن است؛ زیرا رتوریک و خطابه سخن از «اقناع» میگویند ولی «بلاغت»، از اعجاز سخن میگوید.
استادیار گروه فرهنگ و ارتباطات دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام
عضو هیات علمی گروه مطاللعات فرهنگی و ارتباطات