پژوهشی که پیش رو دارید تحت عنوان مشروعیت سیاسی افشاریان با در نظر گرفتن نظریه سه اندیشمند بزرگ جهان اسلام، ابن خلدون، فارابی و محقق کرکی به عنوان چارچوب نظری، درصدد بررسی روند مشروعیت یابی سلسله افشاریان خصوصا شخص نادر شاه به عنوان مؤسس این سلسله، برآمده با مطالعه پایگاه قبیله ای افشارها، روند روی کار آمدن نادر و ورود وی به عرصه تحولات سیاسی، خصوصا سیاستهای مذهبی که در سه مرحله عمده دشت مغان، مجمع نجف و انجمن کردن در قبال رقبای داخلی و خارجی خود در پیش گرفت، روشن می سازد که چگونه افشارها موفق شدند در جامعه ملی مذهبی ایران زمین با سابقه حکومت استوار و ریشه دار صفوی که رسمیت بخش به تشیع و ارادت به خاندان پیامبر مهمترین عامل الهی مردمی مشروعیت بخش حکومت شان بود، جای پایی برای خود پیدا کرده، در نزد ایرانیان شیعی مذهب مشروعیت و مقبولیت شایسته و در خور تشکیل حکومت کسب نمایند. به این ترتیب نگارنده با طی نمودن سیر پژوهشی فوق در نهایت، موفق می گردد فرضیه خود را مبنی بر توانایی افشاریان (نادر شاه) در کسب مشروعیت (با توجه به چارچوب نظری ارائه شده) به اثبات رسانده به این نتیجه دست یابد که مشروعیت یابی حکومت افشاریه توسط موسس این دولت در دوره استقرار حکومت با موفقیت پیشرفت، لیکن در دوره تثبیت دچار چالش شده، نهایتا با شکست مواجه گشت.
عضو هیات علمی گروه تاریخ دانشگاه شهید بهشتی
استاد تمام گروه علوم و اندیشه سیاسی و معاونت فرهنگی و اجتماعی دانشگاه شهید بهشتی ، رئیس پژوهشکده علوم و اندیشه سیاسی