این پژوهش با این سوال آغاز می شود که مذهب و سیاست مذهبی تیمور بر چه مبنایی استوار است فرضیه پژوهش استفاده ابزاری تیمور از مذهب بود که در راستای کسب فتوح بیشتر از آن بهره برد بر این مبنا بخش اول این پژوهش به چارچوب نظری اختصلاص یافته که بر مبنای نظریه مشروعیت سنتی مارکس وبر است. در این پژوهش برای بررسی و فهم بیشتر مذهب و ماهیت سیاست مذهبی وی ناچار به بررسی زمینه ها و علل و عوامل چنین سیاستی از سوی تیموربود که بخش دوم این پژوهش بدان اختصاص یافته و به بررسی اوضاع سیاسی مذهبی ایران در قرن هشتم قمری پرداخته شده است. با توجه به اوضاع نابسامان سیاسی اجتماعی و درگیریهای مذهبی در این قرن که منجر به پیدایش حکومتهای منطقه ای در دوران فطرت گردید، زمینه های ظهور تیمور و تسلط او به غرب امپراطوری خویش و بخصوص ایران فراهم آمد. در بخش سوم پژوهش به مذهب تیمور و سیاست مذهبی خاصیکه از سوی او اتخاذ شد اشاره شده با توجه به زمینه های موجود به منظور بهره برداری ابزاری از مذهب تیمور گرایش به مذهب پیدا می کند.وبا توجه به اهداف خاص که مد نظر داشت مذهب را عامل مهم برای دستیابی به مقصودخویش یافتو به مذهب بخصوص مذهب اهل سنت نزدیک شد ودر حکومت خویش استفاده ابزاری کرد .توجه وی به بحث مشرویت الهی حکومت خویش و سیاست احیاءدین و تمایل و گرایش وی به تشیع وتصوف دراین راستا است.
دانشیار گروه تاریخ دانشگاه تهران
عضو هیات علمی و مدیر گروه علوم سیاسی دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام نماینده مردم شوشتر در دوره اول مجلس شورای اسلامی