پژوهش حاضر با عنوان "مذاکرات صلح خاورمیانه؛ شکل گیری و پیامد ها در دهه ۹۰" درصدد است تا ریشهها و زمینههای تاریخی مذاکرات صلح را مورد بررسی قرار دهد. برای دست یابی به این منظور در این نوشتار سعی گردیده ابتدا تاریخچه مختصری در باب چگونگی شکل گیری دولت اسرائیل و جنگ های بوقوع پیوسته میان اعراب و اسرائیل بهمراه نتایجی که داشتهاند ذکر گردد. پس از آن روند مذکرات صلح خاورمیانه در فصل مجزا مورد بررسی قرار گرفته این مذاکرات که از کنفرانس "۲+۶" یا "صلح مادرید" آغاز و به وای ریور دو ختم می گردد به همراه نتایج و عواقب آن در این فصل ذکر گردیده اند. سوال اصلی قابل طرح در این نوشتار که بدنبال دستیابی به علل و زمینه های واقعی شکل گیری مذاکرات صلح خاورمیانه می باشد دو فرضیه را در پی دارد: ۱- مذاکرات صلح خاورمیانه در دهه ۹۰ تحت تأثیر فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی است: پاسخ به این فرضیه با استدلالاتی که در باب زمینههای تاریخی حضور قدرت های بزرگ در خاورمیانه و نیز زمینه های تاریخی صلح که پیش از دهه ۹۰ مطرح می گردد منفی خواهد بود. ۲- مذاکرات صلح خاورمیانه تحت تأثیر رویکرد عملگرایانه نخبگان سیاسی اسرائیل - فلسطین است: این فرضیه پس از بررسی هایی در زمینه نقش نخبگان و چگونگی و عملکرد آنان در قبال مذاکرات صلح و تأثیراتی که بگونهای مستقیم و یا غیر مستقیم در روند مذاکرات داشتهاند مورد تأیید قرار گرفته و با رد فرضیه قبلی و در چارچوب نظریه روزنا، نقش نخبگان را در زمینه مذاکرات صلح مؤثرتر از سایر عوامل معرفی می کند. در پایان نیز ضمن اشارهای مختصر به طرح نقشه راه که آخرین واگن از قطار مذاکرات صلح خاورمیانه می باشد، عواقب و نتایج آن مورد بررسی قرار گرفته است.
دانش آموخته و همکار آموزشی دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام / نمایندهٔ مردم ولایت غزنی در دوره شانزدهم (پارلمان افغانستان) / رئیس دانشگاه خاتم النبیین (ص) کابل
استاد گروه علوم سیاسی دانشگاه تهران