پژوهش حاضر با هدف تحقق الگویی مطلوب در جهت حمایت از حقوق انسانها، این پرسش را مطرح می سازد که کاستیهای مبانی نظری اعلامیه جهانی حقوق بشر نسبت به مبانی نظری حقوق بشر اسلامی چیست؟ همچنین در پی پرسش فوق، این فرضیه نیز مطرح می گردد که توجه نکردن به فطرت بشر، غفلت از رابطه انسان و جهان آفرینش، غفلت از رابطه انسان با خداوند از کاستیهای موجود در مبانی نظری اعلامیه جهانی حقوق بشر می باشد. جهت بررسی فرضیه مذکور ابتدا مقدمه پژوهش که شامل طرح تفضیلی پایان نامه می باشد، ارائه می گردد و سپس در فصل اول؛ پیریزی اعلامیه جهانی حقوق بشر و مبانی نظری حقوق بشر غربی بحث می شود. که این مبانی در سه دسته: اومانیسم، پلورالیسم، و نسبت گرایی مورد بحث و بررسی قرار می گیرد. در فصل دوم، پی ریزی حقوق بشر اسلامی و مبنای نظری حقوق بشر اسلامی مطرح می گردد. که این مبانی شامل دو دسته کلی زیر می گردند؛ ۱- مبانی متوسط که شامل: شرع (کتاب و سنت)، عقل و سیره عقلاء (به شرطی که مورد انکار معصوم(ع) قرار نگرفته باشد) می شود. ۲- مبانی عمیق که خئا محوری، کرامت انسانی و آزادگی از بندگی غیر خدا را شامل می شود. در فصل آخر، دیدگاههای آیتالله جوادی آملی و علامه جعفری(ره) را در مورد مبانی نظری حقوق بشر اسلامی و غربی مورد بررسی قرار می دهیم. نهایتا با بررسی مباحث فوق و بررسی متن اعلامیه جهانی حقوق بشر و اعلامیه حقوق بشر اسلامی - که در فصل آخر آمده است - به این نتیجه می رسیم که اعلامیه جهانی حقوق بشر دارای کاستیهای فراوانی از جمله توجه نکردن به فطرت بشر، غفلت از رابطه انسان و جهان آفرینش و غفلت از رابطه انسان با خداوند می باشد.
استاد حوزه و دانشگاه ، دانشیار گروه حقوق بین الملل و عمومی دانشگاه تهران
دانش آموخته و همکار آموزشی دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام / نمایندهٔ مردم ولایت غزنی در دوره شانزدهم (پارلمان افغانستان) / رئیس دانشگاه خاتم النبیین (ص) کابل