چكیده اخلاق عرفانی به عنوان یکی از رویکردهای اخلاق اسلامی، از شاخه های تخصصی عرفان اسلامی می-باشد. این اخلاق دارای مبانی خاص انسان شناختی است که ریشه در عرفان نظری و عرفان عملی دارد. مهمترین مبانی انسان شناختی این اخلاق عبارتند از ۱- قلب گوهر اصلی وجود انسان است. ۲- این گوهر دارای لایه های طولی و اطوار باطنی است که به لطائف و بطون سبعه تعبیر می شود. ۳-سعادت و کمال لایق آدمی، وصول الی الله است. سایر مبانی انسان شناختی اخلاق عرفانی، از فروعات این سه مبنا بوده و ذیل آنها مورد بررسی قرار می گیرند. اهل معرفت حقیقت انسان را قلب دانسته و عقل، حس و دیگر قوای باطنی و ظاهری را از شئون آن می شمارند. قلب دارای کارکردهای متنوعی است که مهمترین آنها، ادراک شهودی حقایق و معارف است و انواع احساسات و احوالات و اعمالی چون نیت، توبه و اخلاص از جمله کارکردهای عملی قلب اند. با ظهور اسماء و صفات الهی در قلب، آدمی از صفات بشری فانی گشته و تمام رفتارها و ملکات او صبغه ی الهی می گیرند و تخلق به اخلاق الهی حاصل می شود. توجه به ساختار وجودی قلب که دارای لایه های طولی و اطوار وجودی می باشد، مبنای مهم دیگری است که معرفت دقیق تر و عمیق تری از نفس را موجب می شود. از این منظر قلب بالقوه، دارای مراتب باطنی و طولی ای است که حرکت درونی و صیرورت وجودی، تأمین کننده فعلیت آنها می باشد. اشتداد وجودی قلب در گرو خرق حجابهای ظلمانی و نورانی و شکوفایی لایه های قلب یعنی طبع، نفس، قلب، روح، سرّ، خفی و اخفی می-باشد و با شکوفایی اطوار وجودی قلب، مقاماتی مانند اسلام، ایمان و احسان به منصه ظهور می رسند. براساس این مبنا همه ی فضایل اخلاقی به شکل طولی قابلیت ارتقا دارند و عمق و ظرافت ملکات اخلاقی گسترده تر می-شود. اما مبنای سوم یاد شده این است که سعادت انسان در وصول الی الله است که با سیر و سلوک معنوی و توفیق جذبه های الهی حاصل می شود. بر اساس این مبنا اخلاق عرفانی، در جانب فضایل حکم می کند بر ضرورت دو امر: حسن فعلی و فاعلی با رعایت اخلاص و در جانب رذایل حکمش وجوب تقبیح و ترک موجبات دوری از کمال و هجران از جمال، است. بررسی و تحقیق متون دینی و مصادر قرآنی روایی آن مفید این حقیقت است که مبانی انسان شناختی اخلاقی عرفانی، با متون دینی هم افق بوده و موافقت و مطابقت دارد. از منظر شریعت نیز قلب، اصل انسان معرفی شده که با اطوار و کارکردهای گوناگون معرفتی، احساسی و عملی مانند ایمان، اطمینان، شرک و نفاق سعادت و شقاوت آدمی را رقم می زند. متون دینی نیز انسان را موجودی می داند که دارای مراتب طولی و باطنی مانند روح، قلب و نفس، می باشد. در باب مبنای سوم باید گفت متون دینی بر آن است که کمال آدمی به بندگی تام و دارا بودن قلب سلیم است و سعادت را رسیدن به مقام محو و کمال انقطاع می داند. کلید واژه ها: اخلاق عرفانی، مبانی انسان شناختی، قلب، بطون سبعه، سعادت، وصول الی الله.
از جمله پژوهشهای ضروری در هر مکتب اخلاقی، تحقیق در مبانی آن است که از مقدمات ضروری و نزدیک برای نتیجه گیری اخلاقی محسوب شده و در تبیین و تحلیل گزاره-های اخلاقی نقش بسزائی دارند. در این پژوهش برآنیم که مهمترین مبانی را، با مراجعه به متون عرفان نظری همچون…...
ادامهاز جمله پژوهشهای ضروری در هر مکتب اخلاقی، تحقیق در مبانی آن است که از مقدمات ضروری و نزدیک برای نتیجه گیری اخلاقی محسوب شده و در تبیین و تحلیل گزاره-های اخلاقی نقش بسزائی دارند. در این پژوهش برآنیم که مهمترین مبانی را، با مراجعه به متون عرفان نظری همچون فتوحات مکیه، فصوص الحکم، مصباح الانس و کتب نگارش یافته در عرفان عملی، همچون منازل السائرین، احیاء العلوم و غیره بیان نموده و پس از تبیین آن، با تلاشی مضاعف متون دینی را در این باب بررسی نموده و رابطه آنها را بدست آوریم. نکته اساسی در این پژوهش علاوه بر تبیین صحیح و دقیق مبانی انسان شناختی عرفانی، ارتباط آن مبانی با گزاره های اخلاقی می باشد. لذا ما باید نشان دهیم چگونه این مبانی در نتیجه گیری های اخلاقی و دستیابی به گزاره های اخلاق عرفانی مؤثر است.
استاد سطح عالی حوزه علمیه / عضو مجمع عالی حکمت و مدیریت گروه عرفان مجمع عالی حکمت اسلامی
استاد حوزه و دانشگاه / عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی
دانشیار جامعه المصطفی العالمیه