در این تحقیق ابتدا نظر گذرایی به مفاهیم مشروع و مشروعیت و اصول گوناگون مشروعیت در علوم سیاسی و دیدگاه های فقهای شیعه و اهل سنت به منشأ پیدایش مشروعیت و تفاوت های مشروعیت اولیه، با مشروعیت ثانویه داشته و بعد به انساب امویان و چگونگی پذیرش اسلام توسط این خاندان، روی کار آمدن نخستین فرد از این دودمان به طریق تایید خلیفه دوم و سوم، مبارزه برای دستیابی به قدرت بعد از قتل خلیفه سوم به خونخواهی او در جهت مشروعیت آرایی و به چالش کشیدن دنیای اسلام، مبارزه با علی(ع)، کتمان فضایل ایشان و نهایتاً رسیدن به حکومت و اثبات آن از طریق جذب دهات عرب با جابجایی احادیث نبوی، استفاده از القاب و عناوین دینی، بهره از آیات قرآن، همراه با تبلیغات و جو سازی و نتیجتاً استیلاء با زور، بذل، بخشش، تطمیع، جذب معارضان و حذف مخالفان به هر طریق ممکن و استفاده از دو گروه مضریان و یمنیان در حکومت پرداخته، از طرفی گسترش قلمرو از شرق به غرب، انباشت ثروت به تقلید از امپراتوران روم و ساسانی به تدریج خلافت ساده اسلامی به سلطنت با شکوه تبدیل و در این راه از فرقه های جبرگرایی و مرجئه در ادامه جباری و توجیه اعمالشان بهره مند گردیده و زمینه را برای بهره برداری هرچه بیشتر از این امپراتوری غیرمشروع برای موروثی کردن خلافت فراهم آوردند معترضان به ولایتعهدی را با همان سیاست زیرکانه راضی و عدم رضایت بعضی از آنان را با مکاری سرپوش نهاده و خط مشی آینده دولت بنی امیه را برای خلف خود مشخص نمود این اعقاب ناخلف حتی ظواهر اسلام را رعایت نکرده، آنچه در نظر مسلمانان مذموم بوده آشکارا مرتکب شده و قیام عاشورا را که تمام زیرساخت های پوشالی به ظاهر اسلامی آنان را زیر سوال برد و قیام های متعددی از گوشه و کنار حکومت به عدم مقبولیت و گاهاً به خونخواهی و انتقام شهدای کربلا به وجود آمد که با شدت تمام سرکوب گردید اما متحدین بنی امیه حکومت را به شاخه دیگری از این خاندان با زور شمشیر در ظاهر به اتحاد رساندند. ما در این مبحث تا آنجا که برای روشن شدن مطالب، از کتب معتبر تاریخی و منابع دست اول به روش نقلی دیدگاه های مروانیان را در ابعاد گوناگون بیان نموده، و به روش تحلیلی عدم مقبولیت این خلفا را و کوشش آنان در این امر به تفکیک آورده ایم. چگونگی اقدامات و اصلاحات بعضی از خلفا در تثبیت دوام خلافت، و تا حدودی تاثیر آن به خصوص در اواخر نیمه دوم قرن اول هجری توانست آرامش نسبی همراه داشته ولی با آغاز سده دوم هجری با روی کار آمدن خلفای فاسد همراه با کارگزاران فرصت طلب جهت به حکومت رساندن خلفای مطابق با امیال خود و همسو با قبایل خویش و حذف خلیفه دیگر تلاش مذبوحانه انجام داده و دوباره قیام هایی به خون خواهی حسین(ع) به شمشیر زیدبن علی و به فرزندش همراه با تایید امامان معصوم ارکان حکومت را لرزانده و از این زمان به بعد هیچ یک از آنچه در ابتدا و اواسط حکومت برای بقا لازم بود دیگر به کار نیامد. نتیجتاً بنیان های کج پادشاهی با ظهور سلسله جدید که نوید رضایت به خلافت یکی از خاندان آل محمد همراه با عدم تبعیض نژادی به موالی می داد به پایان رسید. کلید واژه: مشروعیت سازی – خلفا - امویان – مروانیان – موالی.
عضو هیات علمی گروه تاریخ دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام
عضو هیات علمی و مدیر گروه علوم سیاسی دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام نماینده مردم شوشتر در دوره اول مجلس شورای اسلامی