یکی از مسایل مهم پیرامون احزاب سیاسی در ایران، نهادینه شدن آن هاست. علیرغم فضای باز سیاسی در قبل از انقلاب اسلامی یعنی از ۱۳۲۰ تا ۱۳۳۲ و بعد از انقلاب اسلامی، تا کنون حزبی تعریف شده و دارای ساختار و کار ویژه های حزبی هنوز به وجود نیامده است. بنابراین سوال این است که چرا احزاب در ایران با وجود فراهم بودن زمینه یعنی فقدان حکومت مطلقه و استبدادی در برخی از زمانهای یک صد سال اخیر (۱۳۲۰ تا ۱۳۳۲ و بعد از انقلاب اسلامی) نهادینه نشده است؟ با توجه به بررسیهای عمل آمده میتوان گفت، ناپایداری احزاب سیاسی در ایران، بیش تر ناشی از کار ویژهها و عمل کرد آن ها بوده است؛ چون عمل کرد احزاب سیاسی در جامعه ما نشان میدهد که بسیاری از ان ها دارای کمترین میزان آگاهی از کار ویژههای حزبی بوده اند و به دلیل انحراف از اهداف و کار ویژههای راستین خود، نه تنها به عنوان مکانیسمهای مشارکتی و ارکان جامعه مدنی نقشی رابط میان دولت و جامعه را ایفا نمودهاند، بلکه موجب سرکوبی عناصر دموکراسی شده اند. بسیاری از جمعیتها، گروهها و جریانات و احزاب سیاسی در ایران ریشه در مسائل و وقایع خاص زمانی و مقطعی داشتهاند، برخی از آنها صرفا جهت مقابله با گروهها و جریانات فکری و سیاسی مخالف و یا نیروهای داخلی و خارجی بوجود آمده و تمامی تلاششان در مبارزه با رقیب، نابودی و یا خارج نمودن آنها از صحنههای سیاسی از راههای مختلف قانونی یا غیر قانونی، خشونت آمیز یا غیر خشونت آمیز بوده است. بنابراین نهادینه شدن احزاب در گرو انجام کار ویژههای حزبی توأم با استراتژی مناسب است؛ یعنی حزب باید کار ویژه کسب و یا مشارکت در قدرت سیاسی، بسیج و سازماندهی نیروها، انجام کارهای علمی و پژوهشی، پرورش و تربیت رهبران سیاسی، حضور فعالانه و هدایت فعالیتهای انتخاباتی، شکل دادن به افکار عمومی، آموزش سیاسی، آگاه ساختن شهروندان از تصمیمها و مقاصد قدرت سیاسی، تجمع و انعکاس مطالبات مشروع و قانونی مردم به نظام، تدوین سیاست عمومی و کوشش برای ایجاد محیطی مسالمتآمیز جهت حل و فصل اختلافات را مدنظر قرار داده و با استراتژی مناسب در صدد تحقیق کار ویژهای مذکور باشد.
دانشیار گروه علوم سیاسی دانشگاه تهران
عضو هیات علمی و مدیر گروه علوم سیاسی دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام نماینده مردم شوشتر در دوره اول مجلس شورای اسلامی