پژوهش حاضر با مطرح کردن این سؤال اصلی مه تحولات مفهومی صدور انقلاب طی سالهای ۱۳۵۶ تا ۱۳۸۲ چچگونه بوده است؟ می کوشد تا با بررسی مراحل مختلف پس از انقلاب به این پرسش پاسخ دهد. مفهوم صدور انقلاب به عنوان یک اصل کلی برای تمام انقلاب ها و نیز به عنوان یک موضوع حساس و مهم که از لحظه ورود حضرت امام به پاریس و اوج گیری نهضت مقدس مردم ایران در کانون توجهات جامعه جهانی قرار گرفت، همواره مورد توجه و بحث بوده است. در فصل اول ضمن پداختن به کلیات و مبانی فکری و اسلامی این مقوله، مشخص می گردد که مفهوم صدور انقلاب به عنوان یک ارزش و آرمان در انقلاب و اسلام، مطرح بوده و مورد توجه است. سپس در فصل دوم با بیان اندیشه هایی راجع به صدور انقلاب روشن می گردد که این موضوع همواره مورد توججه سیاستگذاران و دولتمردان بوده و به عنوان یک نظریه مطرح می گردد. در فصل سوم این بررسی، پس از اینکه این مفهوم در ذهن و اندیشه سیاسیان شکل می گیرد، در قانون اساسی، تجلی پیدا کرده و نهایتا در کار سیاستمداران، خصوصا سیات خارجی جمهوری اسلامی ایران قرار می گیرد که پس از پرداختن به دوره های بعد از انقلاب و چگونگی عملکرد سیاست مداران در قبال این مساله به این نتیجه می انجامد که مفهوم صدور انقلاب از مفهوم صدور فرهنگ و ارزش های انقلاب به خارج از کشور، در اوایل انقلاب، تحول پیدا کرده و اینک فقط به عنوان یک ارزش مطلق انقلابی و آرمانگرایانه مطرح می باشد.
استاد تمام گروه علوم و اندیشه سیاسی و معاونت فرهنگی و اجتماعی دانشگاه شهید بهشتی ، رئیس پژوهشکده علوم و اندیشه سیاسی
عضو هیات علمی و دانشیار گروه علوم سیاسی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی