رساله حاضر درصدد آن است که سیره سیاسی و فرهنگی امام محمد باقر(ع) را با توجه به شرایط دشوار عصر حیات آن حضرت بیان نماید. اگر چه دوره امام محمد باقر(ع) دشواری دوران امامت امامان قبل از خود را نداشت و بعد از واقعه کربلا آشکارا بر علیه امام اقدامات خاصی انجام نمی دادند، اما این دشواری و مشکلات به گونه ای دیگر همچنان وجود داشت. خلفای اموی برای حفظ موقعیت خود به اقدامات مختلفی دست می زدند تا حاکمیت خود را مشروع جلوه دهند و این به نوبه خود باعث پیدایش فرقه های مختلف دینی شد. لذا یکی از مشکلات عمده عصر امام محمد باقر(ع) جریانات فکری متعددی بود که اسلام واقعی را به تدریج به انحراف کشاند. بنابراین امام محمد باقر(ع) در چنین مرحله ای چارهای جز این نداشت که مشکلات علمی و فقهی را برای مردم بازگو نماید و در سایه تقیه با مبارزات سیاسی - پنهانی خود به تربیت شاگردان بپردازد. این رساله از دو بخش تشکیل شده است که بخش اول به اثبات مسأله امامت میپردازد و اینکه امامان، برگزیدگان بر حق خدایند و هیچکس در انتخاب آنها دخالت ندارد. ولی با این وجود، این منصب توسط غاصبان خلافت غصب شده بود و هیچگاه حاضر به از دست دادن آن نبودند و در هر شرایطی سعی در حفظ آن می نمودند. بخش دوم به سیره سیاسی، فرهنگی و اجتماعی امام محمد باقر(ع) می پردازد. آن حضرت در عصری زندگی میکرد که مشکلات زیادی وجود داشت. امام همواره درصدد کمک و یاری رساندن به مردم بود و از هیچ تلاشی فروگذار نبود. آن بزرگوار نه تنها مشکلات مالی مردم را رفع می نمود، بلکه از همه مهمتر به مسائل فقهی و علمی توجه خاصی از خود نشان میداد. در زمان امام فرقههای مختلفی وجود داشت که لطمات زیادی را به اسلام وارد نمودند و امام با آنها بشدت برخورد میکرد.
دانشیار گروه تاریخ و تمدن دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام
استاد گروه تاریخ دانشگاه خوارزمی