منطقه آسیای نیانه امروزه و بخصوص پس از اضمحلال امپراطوری شوروی از نظر ژئوپولتیک و ژائوکونومیک به قلب زمین تبدیل شده که توجه جامعه جهانی را به خود معطوف ساخته است. سه عامل عمده ژئوپولوتیک این منطقه را شکل داده است: ۱- تحریکات و اقدامات کشورهای این منطقه در جهت پیشرفت اقتصادی و کاهش تنش های سیاسی. ۲- تأثیر منابع نفت و گاز منطقه در ثبات اقتصاد جهانی. ۳- حضور بازیگران متعدد فرامنطقه ای و چالش هایی که فرا روی کشورهای ساحلی دریای خزر ایجاد کرده است. ما در این پژوهش بدنبال پاسخ گویی به این سوال هستیم که: ظرفیت ها و موانع سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در دریای خزر کدامند؟ و فرضیه پیشنهادی، این است که مهمترین ظرفیت ها شامل وجود منافع مشترک اقتصادی و فرهنگی میان کشورهای مجاور و مهمترین موانع، سیاست مداخله گرایانه آمریکا و گسترش ناتو به شرق می باشد. در راستای اهداف این پایان نامه و با توجه به سؤال اصلی، پنج فصل برای آن تنظیم شد که پس از ارائه چارچوب نظری و بررسی موقعیت جغرافیایی منطقه مورد بحث، بعد حقوقی موضوع تبیین شد و اینکه رژیم حقوقی دریای خزر، پیرو توافق و اجماع تمام کشورهای ساحلی آن می باشد. در فصل چهارم، به بررسی مقدورات پرداخته می شود که از جمله آنها، زمینه های مساعد اقتصادی، و منابع نفتی و گازی و خطوط لوله عبوری آنها، ابعاد فرهنگی و ایدئولوژیک، همکاری در زمینه زیست محیطی و آلودگی، می باشد. در فصل پنجم هم که مختص به محذورات دستگاه سیاست خارجی ایران است، به مسائلی از جمله تمایل برخی از کشورهای ساحلی دریای خزر به کشورهای غربی و مشکلات ناشی از نفوذ و دخالت آنها بخصوص آمریکا در منطقه، روشن نشدن وضعیت حقوقی دریای خزر، بهره برداری یکجانبه برخی از کشورها از منابع زیر بستر دریای خزر و همچنین دیپلماسی ناکارآمد و غیر فعال ایران در این منطقه اشاره، می شود.
دانش آموخته و همکار آموزشی دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام / نمایندهٔ مردم ولایت غزنی در دوره شانزدهم (پارلمان افغانستان) / رئیس دانشگاه خاتم النبیین (ص) کابل