بررسی علل ناکارآمدی مجلس شورای اسلامی بویژه در دورههای پنجم و ششم دغدغه اصلی پژوهش حاضر است. لذا با در نظر گرفتن این فرضیه که علل ناکارآمدی مجلس در ایران رابطه مستقیمی با ساختهای جامعه اعم از رسمی و غیر رسمی دارد به توضیح محدودیت ناشی از ساختهای رسمی (سیاسی) و ساخته ای غیر رسمی (فرهنگی) در عملکرد مجلس پرداخته است. بنابراین بهترین یافته علمی این پژوهش رسیدن به این نتیجه است که ساخت های سیاسی و نحوه توزیع قدرت در نظام جمهوری اسلامی ایران به گونهای است که مجلس در ایران نتوانسته است به جایگاه یک نهاد دموکراتیک دست یابد. ساخت رانتی دولت در ایران و عدم نیاز به مردم و انجام وظیفه پاسخگویی نسبت به آنها نیز در راستای تقویت این ساختار موجب تضعیف مجلس به عنوان نمودی از مشارکت مردم در قدرت سیاسی می باشد. ویژگی بوروکراسی نیز در ایران که تحت عنوان بوروکراسی محافظ قابل طرح است مانع از پدید آمدن هر گونه تغییر و تحول در جامعه میشود و بوروکراسی به عنوان محافظی از ساختهای قدرت عمل می کند. ساختهای غیر رسمی نیز در ناکارآمدی مجلس تأثیر بسزایی دارند. وجود شاخصهای منفی فرهنگ، چون افراط، تقدیرگرایی، قانون گریزی، تکروی، استبدادپذیری، سنت خشونت و تزویر هیجان و احساس مداری، ضعف ملی گرایی، بیارزش انگاشتن وقت، نگاه دائم به قدرت بیگانه و سازگاری و تسلیم چارچوبهای ایجاد کرده که نه تنها نمی تواند بستر ساز مشارکت آگاهانه مردم در سیاست، قدرت و ایجاد احزاب مردمی باشد، بلکه از جمله موانع مهم در عدم تحقق آن نیز به شمار می رود. بررسی عملکرد دو مجلس پنجم و ششم همچنین نشان می دهد که اولا این دو مجلس در راستای توسعه سیاسی و تقویت مشارکت مردمی، گامی برنداشتهاند، ثانیا در حوزه نظارت نیز کارآیی چندانی نداشتند. کلید واژه: ساخت رسمی، ساخت غیر رسمی، بوروکراسی محافظ، دولت رانتیر.
دکتری علوم سیاسی، واحد علوم و تحقیقات تهران، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران
استاد گروه علوم سیاسی دانشگاه تهران