اندیشه حاكمیت یکی از بنیادین ترین مسائل و مباحثی است که انسان از زمانی که مـفهوم اجتماع را درک و برای ایجاد آن تلاش کرد، با آن درگیر بوده است. حاکمیت، قدرت برتر فرمان دهی یا امکان اعمال اراده ای فوق اراده های دیگر می باشد. اندیشه سیاسی دینی با سوالات فراوانی رو به روست و نیاز به تبیین و پاسخگویی با تکیه بر منابع اولیه دینی را می طلبد. در این تحقیق تلاش شده است به چگونگی طرح موضوع حاکمیت در قرآن کریم پرداخته گردد. قرآن کریم با پرداختن به موضوع حاکمیت، مباحث گوناگونی را در این زمینه مطرح نموده است که قابلیت استنباط دارد و در این جهت تفاسیر قرآن کریم بهترین كمك را می تواند در بسط این مسئله نماید، از جمله تفسیرگرانسنگ المیزان فی تفسیر القرآن الکریم که در این تحقیق بر آن تاکید گردیده است. البته ما به دنبال لفظ و واژه «حاكمیت» در قرآن کریم نباید باشیم و جست و جو و نتیجه گیری خودمان را مبتنی بر این واژه نماییم. مسلما این روش تحقیق و پـژوهش نمی تواند روش مـقبول و پسندیده خـاصه در ارتباط بـا قرآن کریم بـاشد؛ زیـرا بسیاری از مـوضوعات مـسلم و قطعی درقرآن کریم وجود دارد که بـه لفظ مرسوم امروزی آنها اشاره نشده است. با توجه به مباحث مطرح شده در قرآن کریم، تمام ارکان حیات اجتماعی و سیاسی جامعه اسلامی بر اساس «حاکمیت و ولایت تشریعی الهی» استحکام بخشیده می شود. و در آن از دو نوع حاکـمیت سخن به میان آمده است: حاکمیت الهی مبتنی بر پذیرش ولایت تشریعی الهی و حاکـمیت غیر الهی یا طاغوتی مبتنی بر انکار ولایت تشریعی الهی، کـه هر کدام از آن ها نیز از منشاء، انواع، اهداف و شاخصه های گوناگون خاص خود برخوردار هستند که پژوهش و تحقیق حاضر بر اساس روش توصیفی - تحلیلی با استفاده از چارچوب الگوی علل اربعه (علت مادی، علت صوری، علت فاعلی، علت غائی) به این امر مهم پرداخته است. البته لازم به ذكر است اگرچه حاکمیت، مفهوم اعتباری و انتزاعی است و علل اربعهای که فلاسفه نام بردهاند به توضیح پـدیدههای مادی مربـوط میگردد، امـا با قدری تـسامح میتـوان درتحلیل مـوضوعات مـفهومی ازجمله مـوضوع این پژوهش شبیه سازی نموده و از این الگوکمک گرفت.
استاد گروه علوم سیاسی دانشگاه باقرالعلوم، رئیس پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی
استاد گروه علوم سیاسی دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام