كتاب توجیه علم و عقلانیت باور دینی مشتمل بر دو بخش میباشد كه در بخش اول به مسائلی مربوط به فلسفه علم میپردازد و آن را به عنوان مقدمهای برای بخش دوم كه مرتبط با فلسفه دین و نظرات مطرح در آن میباشد بیان میكند. نویسنده بر آن است تا در بخش دوم اثبات كند كه میان علم و دین دوگانگی وجود دارد و هر كدام به شیوهای خاص توجیه میشوند به طوری كه توجیه دین هیچ شباهتی به توجیه علم ندارد. در بخش اول كه بحث فلسفه علم را مطرح میكند ابتدا به بیان نظرات توماس كوهن و بررسی فلسفه علم او میپردازد و نظریه او را به عنوان نظریهای افراطی كه عقلانیت علم را مورد تردید قرار میدهد تفسیر میكند و معتقد است حتی بازبینیها و اصلاحات اخیر او ناتوان از ارائه نظریهاش به عنوان نظریه یك عقلگرا میباشد. مؤلف اعتقاد دارد گرچه بازبینیهای اخیر كوهن او را قادر میسازد تبیینی از ویژگی علم كه بر ناهمسنجی تأكید میكند یعنی پیدایش سریع اجماع علمی ارائه كند اما او نتوانسته است تبیین قانع كنندهای از ویژگی قابل توجه دیگر علم یعنی موفقیت یا پیشرفت علم ارائه دهد و این بخش را بدون تبیین رها كرده است. درادامه مولف نظریه واقعگرایی عقلانی را بعنوان نظریه مطلوب خود در باب فلسفه علم بیان میكند و به دفاع از آن میپردازد. او معتقد است واقعگرایی عقلانی نه تنها قادر است موفقیت علم را تبیین كند بلكه بهترین تبیین را نیز در این خصوص ارائه میدهد. مؤلف در بخش دوم كتاب كه به بحث از فلسفه دین میپردازد ضمن بیان دو رویكرد در باب گفتمان دینی كه عبارت از رویكرد عقلانیتگرا و احساسی میباشد به توضیح هر كدام پرداخته و نظرات مدافعان هر یك را بیان میكند و در نهایت به برتری نظریه احساسی رأی میدهد. به دلیل اهمیت مباحث بخش دوم مطالبی را تحت عنوان بحثی پیرامون زبان دین كه به بررسی مختصری از رویكردهای مختلف در باب زبان دین و نحوه تفسیر گزارههای دینی میپردازد، ارائه نمودیم و سعی شد تا اشكال عمده هر رویكرد بطور مختصر بیان شود.
دانشیار گروه فلسفه و کلام دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام
استاد گروه فلسفه و کلام دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام / رئیس دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم / عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی