علم دینی در دهه های اخیر کانون بحث های نخبگانی قرار گرفته است و درباره امکان یا امتناع آن سخن گفته می شود. برخی متفکران دینی وصف دینی را درباره علوم طبیعی نمی پذیرند. از نظر آنها حوزه و قلمروی دین ارتباطی با شناخت طبیعت مادی ندارد. هدف این رساله که با روش تحلیلی-توصیفی و با تحلیل داده های برون دینی و درون دینی انجام گرفته است، بررسی رابطه غایت اندیشی و شناخت طبیعت می باشد و تلاش کرده تا تأثیر جهان بینی را در علم طبیعی تبیین کند و نشان دهد که چگونه علم طبیعی نیازمند شناخت غایی طبیعت و از آن طریق به دین وابسته است و در نتیجه معناداری و تحقق علم طبیعی دینی را اثبات نماید. این مهم ابتدا از طریق بررسی فرآیندی معنا، امکان و تحقق علم طبیعی سکولار انجام گرفته است و پس از آن با تحلیل فلسفی غایت و علت غایی و ضرورت شناخت آن در فلسفه به تحلیل و بررسی گزاره ها و مفاهیم دینی درباره غایت و ضرورت شناخت آن می پردازد. هر چند متفکران دینی نظریات مهمی درباره علم دینی بیان کرده اند اما اولا جهت اثباتی در نظریاتشان کمرنگ است و بیشتر درباره امکان علم دینی و تأثیر مبانی بر علم سخن گفته اند نه چگونگی تحول در آن و ثانیا نظریاتشان در بیان چگونگی تحول در علم طبیعی با رویکرد دینی کافی به نظر نمی رسد. آنچه این رساله را از دیگر نظریات درباره علم دینی متمایز می کند جهت اثباتی آن با توجه به رویکرد غایت اندیشی است این رساله تلاش دارد تا رابطه اندیشه غایت باور در شناخت طبیعت را در دینی شدن علم بیان کرده و نیاز علوم طبیعی به گزاره های دینی را اثبات نماید و نشان دهد که اولا شناخت غایت ضرورت دارد و ثانیا شناخت غایت موجودات طبیعی تغییر مهمی در علوم طبیعی ایجاد می کند. ضرورت این شناخت که از اندیشه غایت باور حاصل می شود در مقابل اندیشه مبتنی بر غایت گریزی است که اعتقادی به شناخت غایت را در علوم طبیعی ندارد.
استادیار موسسه آموزشی امام خمینی (ره) فارغ التحصیل دکتری فلسفه اسلامی دانشگاه باقرالعلوم (ع)
استاد گروه فلسفه و کلام دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام
دانشیار گروه فلسفه و کلام دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام