انسان موجودی تکساحتی و مادی محض نیست و وجودات برتر مثالی، عقلی و الهی دارد. انسان برای دستیافتن به مراحل برتر هستیاش باید نسبت به عوالم بالاتر مناسبت و سنخیّت ایجاد کند. با ایجاد سنخیّت، به آن عوالم که همگی نسبت به عالم حسّ غیب به حساب میآیند واصل میشود. وصول به این عوالم موهبتی محض و اختصاصی انبیاء علیهمالسلام نیست؛ بلکه ایشان همه را به وصول به این عوالم دعوت نمودهاند. در این میان عارفان بر پایه اندیشههای وحیانی و تجارب سالکانه و عارفانه خویش راههای عملی گوناگونی را تعریف نمودهاند که در قیاس با هم برخی دور و برخی دیگر نزدیکند. نزدیکترین راه عملی وصول به عوالم غیب در قالبهای مختلفی ترسیم شده است که بررسی آنها نشان میدهد دارای روح واحدند. در میان انواع راهها، به چهار طریقه شیخ اشراق، شیخ نجم الدین کبری، محیی الدین ابن عربی و نحله نجف به عنوان اقرب طرق میتوان اشاره کرد. شیخ اشراق سلوک را بیشتر بر پایه ریاضت و انقطاع برای حصول خلع بدن و سیر در عوالم غیبی و در نهایت مراحل فنای در حق و بقای به او قرار داده است. شیخ نجم الدین کبری طریق خویش را مبتنی بر موت ارادی اما بر پایه جذبه گذاشته و بدین منظور قواعد دهگانهای را به عنوان شرط و مقدمه حصول آن مطرح نموده است. ابن عربی نیز بر ترک نفس، افتقار و ذلّ و انکسار و اموری که حصول جذبه و فتح را بر سالک هموار میکند تکیه کرده و به طور عام طریق خلوت و ذکر را اختیار نموده است و برای سالکان قبل از یافتن استاد و پس از آن دستورات ویژهای دارد. عمده دستور العملهای او اموری است که مورد توجه همه عارفان بوده و آنها را برای نیل به همه مراتب نافع دانسته است. عارفان نحله نجف نیز لوازم سلوکی متعددی را برشمردهاند که التزام سالک به آنها او را به همه عوالم غیبی به ویژه عالم اسماء و صفات واصل میگرداند. ایشان در طریقه خود بر توجه به نفس برای حصول معرفت نفس که ملازم معرفت ربّ است تکیه کردهاند. اقتدا به استاد، ملازمت بر جوع، سهر، عزلت و ذکر به همراه مراقبه و نفی خطورات با التزام تامّ به شریعت، اساس دستورات سلوکی عارفان در این چهار طریق است و معتقدند که هیچیک از اعمال و مناسک سلوکی دیگر بدون آنها فایده شایسته و بایسته را ندارد. با بررسی این راهها معلوم میشود طریق نحله نجف نسبت به طرق دیگر ویژگیهای ممتازی دارد که عبارتند از: ۱. بیشترین موافقت با شرع و عدم مخالفت با روح شریعت، ۲. کمخطر و کمآفتتر بودن راه، ۳. التزام تامّ به شریعت در عرصههای فردی و اجتماعی، ۴. فقاهت و جامعیّت مشایخ و اساتید در علوم معقول و منقول، ۵. خلوّ طریقه از آداب و مستحسنات ویژه صوفیّه، و ۶. توجّه ویژه به قرآن کریم و اهل بیت عصمت و طهارت علیهمالسلام در سلوک.
عضو هیئتعلمی گروه عرفان مؤسسه امام خمینی (ره)
استاد گروه فلسفه و کلام دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام
استاد سطح عالی حوزه علمیه / عضو مجمع عالی حکمت و مدیریت گروه عرفان مجمع عالی حکمت اسلامی