مکاتب مختلف جامعهشناسی بر اساس مبانی معرفتی خاصی به وجود آمده و روش، نظریه، موضوعات و مسائل متناسب با خود را فراهم میآورد. همین مسیر در دیگر مبانی معرفتی نظیر عقل و نقل نیز وجود دارد. به تعبیر بهتر، دستیابی به دانش اجتماعی مسلمین نیز از همین مسیر میسر است که «روششناسی بنیادین»، آن را مورد بررسی قرار میدهد. یکی از مسائلی که روششناسی بنیادین بدان میپردازد، بررسی پیامدهای معرفتی مبانی در یک حوزه معرفتی است که این نگاه لزوماً علم و معرفت درجه دوم به حساب نمیآید. بنابراین نگاه به عقل و نقل با تأکید بر اندیشه آیتالله جوادی آملی، ظرفیتها و پیامدهای مختلفی را فراهم میآورد که در سه سطح علم و موضوع و مسائل، نظریه و انواع آن و مبانی و دلالتهای آن در دانش اجتماعی میتوان بدان پرداخت. بنابراین دانش اجتماعی عقلی، نقلی و تلفیقی (عقلی- نقلی) از پیامدهای عقل و نقل در سطح علم هستند که موضوع آنها کنش اجتماعی انسانها و مسائل مختلفی است که ذیل حکمت عملی بدان پرداخته میشود. در سطح نظریه نیز انواع نظریه مبتنی بر سطح و هدف، صورتهای مختلفی دارد. به لحاظ سطح، نظریههای عقلی (تجریدی، نیمهتجریدی، تجربی، شهودی)، نقلی و تلفیقی (عقلی- نقلی) و به لحاظ هدف، نظریههای توصیفی، تبیینی، تفسیری، انتقادی و هنجاری از دلالتهای عقل و نقل در تولید انواع نظریهاند. در سطح مبانی نیز اگر به عقل و نقل به عنوان دو بال معرفتی دین نگاه کنیم، بُعد معرفتشناختی آن، ظرفیت دانش اجتماعی مبتنی بر فرهنگ توحیدی را ایجاد میکند. به لحاظ هستیشناختی نیز، نگاه به اصالت جامعه یا فرد، از مبانی مهمی است که عقل و نقل بدان پرداخته و ظرفیت یکسانسازی و فراتاریخی بودن برخی عناصر هستیشناختی جوامع را فراهم میآورد. از سوی دیگر، مبانی انسانشناختی عقل و نقل، ظرفیت تولید انواع کنش را دارد که شیوع کنشها به انواع فرهنگ و انواع جامعه میانجامد. کنش استثماری، قراردادی و عاقلانه، فرهنگ منحط و متعالی و جامعه استبدادی، دموکراتیک و متمدن از ظرفیتهای انسانشناختی مبتنی بر عقل و نقل خواهد بود. کلید واژه: انواع عقل، انواع نقل، ظرفیتهای روششناختی عقل و نقل، انواع دانش اجتماعی، انواع نظریه، انواع کنش، انواع جامعه، انواع فرهنگ