عقل (قوهی عاقله) فصل ممیز انسان از سایر موجودات و به عنوان یکی از مهمترین منابع و ابزار معرفت بشری است و ادراکات آن از اساسیترین ادراکات و معارف انسان محسوب میشود. حقیقت و جایگاه عقل و قلمرو آن در شناخت حقایق و معارف از موضوعات مشترک در فلسفه، کلام، معرفتشناسی و عرفان محسوب میگردد. بررسی دیدگاه ابنعربی به عنوان موسس عرفان نظری که آن را به عنوان یک نظام ویژه با مبادی و مقدمات و مسائل خاص خود تأسیس کرده است، از اهمیت ویژهای برخوردار است. عقل به لحاظ قابلیت فهم و ادراک و دریافت، محدودیتی ندارد، عقل از این جهت ابزار فهم و ادراک معانی در مقابل صور حسی و خیالی است. کسی در اعتبار و کاربرد عقل از این جهت تردیدی ندارد. همچنین عقل یکی از مهمترین منابع معرفتی انسان است اما دارای محدودیت است و عرصههایی وجود دارد که از دسترس عقل به نحو استقلالی خارج است و بایستی به کمک وحی و شهود در آن عرصهها وارد شود. نقدهای ابنعربی متوجه خود عقل انسانی نیست بلکه متوجه نحوه تعامل انسان با عقل و ادراکات آن است که بخواهد عقل را فراتر از حیطه خود بکار گیرد و با آن در همه زمینهها ورود کند. به عقیده ابن عربی قواعد منطق مورد پذیرش عارفان است هرچند آنها الفاظ و اصطلاحاتی که صاحبان آن وضع کردهاند بکار نگیرند و مورد استفاده قرار ندهند. علوم شهودی از تجلیات حق تعالی بر قلب عارف ناشی میشود و بر علوم فکری برتری دارد. معرفت انسانی هر چند در ظاهر از طریق قوای حسی و عقل و توسط استدلال و نظر و تعقل بدست میآید اما در حقیقت به تجلی الهی است و خداوند نحوه حصول معرفت از ناحیه تجلی را بر انسانها پوشیده و مخفی نگه داشته است و تنها عدهای از انسانها با قدم نهادن در مسیر کمال به درجهای میرسند که قادر به ادراک این تجلیات هستند. بیان نهایی و مطلوب نهایی در عرفان برای دستیابی به معرفت و احراز واقعنمایی ادراکات عقل و سایر قوای ادراکی این است که انسان به مقام قرب حق تعالی (قرب فرائض و نوافل) نائل و فانی در حق و باقی به بقاء حق گردد تا حق جمیع قوای او شود و بالحق معرفت به اشیاء پیدا کند و از منظر حق به اشیاء بنگرد در این صورت به حاق واقع دست مییابد و احساس و تخیل و تعقل و تفکر او همه حقانی و بالحق میگردد. به اعتقاد ابنعربی عقل برهانی به نحو استقلالی قادر است وجود حق تعالی و مرتبه الوهیت و یگانگی و توحید او را اثبات کند و شبهات مربوط به وجود حق و اله بودن و توحید او را پاسخ دهد و همچنین قادر است اسماء الهی و احکام و آثار آنها را در عالم اثبات کند و شبهات کسانی که احکام و آثار اسماء الهی را در عالم نفی میکنند پاسخ دهد. خداوند قوه فکر را منحصراً در انسان قرار داده و در سایر حیوانات و نفس کلی قرار نداده است، عقل به جهت خاصیت قبولی که در او هست، علوم نظری را از قوه فکر اخذ میکند و اخذ و پذیرش از مفکره به معنای تقلید از آن است. ابنعربی تبعیت و تقلید دائمی عقل انسانی از فکر و نظر در کسب معرفت به خصوص نسبت به خداوند را مورد نکوهش قرار میدهد.
استاد گروه فلسفه و کلام دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام
استاد گروه فلسفه و کلام دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام