اهمیت معرفتشناختی و ضرورت مجربات در زندگی و تکیۀ تجربه بر دادههای استقرائی و عدم اعتماد به استقرا، شامل طیفی از بررسیها یعنی رویکردهای اکثری چون پوزیتیویسم آیر تا رویکردهای اقلی چون آنارشیسم فایرابند میگردد و دیدگاههای ابنسینا و علامه طباطبایی راهگشای مشکلات دیدگاههای آیر و فایرابند است. باتوجهبه تفاوت رویکردها این رساله با روش توصیفی و تحلیلی در پی آن است که بر اساس دیدگاه ابنسینا و علامه طباطبایی در اعتبار مجربات، نقدهای دیدگاههای آیر و فایرابند در اعتبار مجربات چیست؟ که طبق دیدگاه ابنسینا و علامه طباطبایی با تکرار دقیق شرایط زمانی و مکانی در تجارب بعدی و باتکیهبر اصول و قواعد عقلی چون اصل علّیت، فروع آن و قاعدۀ الإتفاقی در قالب قیاس برهانی میتوان با پیبردن به رابطۀ علّی و ذاتی میان دو پدیدۀ متقارن، بهیقین مشروط به شرایط تجربه رسید و از مجربات در برهان استفاده نمود. در مقابل، آیر باتکیهبر اصل قابلیت تحقیق تجربی معتقد است فقط گزارههای تحلیلی و تجربی، معنادارند و مجربات تنها گزارههای حاکی از واقع و غیر قابل یقیناند و گزارههای تحلیلی فقط چون معلوم متکررند، قطعی و یقینیاند. با بررسی دیدگاه آیر طبق مبانی ابنسینا و علامه طباطبایی، هیچ گزارهای یقینآور به معنای مطابق با واقع، نبوده و به نسبیت و شکاکیت میانجامد. از سوی دیگر فایرابند باتکیهبر اصل «همه چیز ممکن است.» و با نفی روش ثابت در تحقیقات علمی تجربی و نفی عقلانیت علمی بهنقد روشهای تجربهگرایی معاصر و نتایج حاصل میپردازد و سر از بیاعتباری معرفتشناختی قضایای تجربی درمیآورد؛ اما مدعی است با اصول واقعگرایی، ثبات، تکثر و قیاسناپذیری نظریهها و گسترش حیطۀ تجربه، اعتبار معرفتشناختی گزارههای تجربی را بیشتر نموده است؛ ولی با بررسی دیدگاه فایرابند بر اساس مبانی ابنسینا و علامه طباطبایی، نتیجۀ روش آنارشیستی وی نیز علاوه بر بیاعتباری معرفتشناختی مجربات، نسبیت و شکاکیت است.
استاد گروه فلسفه و کلام دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام
استاد گروه فلسفه و کلام دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام