اندیشه صدرالمتألهین شیرازی بعد از حدود چهار قرن که از ارائه آن می گذرد، هم چنان دارای ظرفیت ها و زوایای پنهانی است که به باور اکثر اندیشمندان بی غرض، توان پاسخ گویی به مسایل و ابهامات اندیشه معاصر را دارد و خلاء آن تاکنون پر نشده است. مکتب تضاد، علی رغم دیدگاه های متعدد و مختلفی که ذیل آن قراردارد، دارای تأثیرگذاری عمیق و گاه پنهان بر اندیشه معاصر می باشد. صدرالمتألهین با پرده برداشتن از اصالت وجود، ابتکار عمل منحصر به فرد خود را در مواجهه با رقیبان در عرصه ی اندیشه فلسفی به نمایش گذاشت و با کشف حرکت جوهری ثابت کرد که نه فقط برای حل مشکلات فلاسفه گذشته طرح دارد، بلکه خیال آیندگان را نیز برای مقابله با بحران های پیشِ رو راحت کرد. ایشان علاوه بر این که حرکت در طبیعت را بر بنیاد درستی قرار داد، بر هدف مندی آن نیز صحه گذاشت. در مقابل، مکتب تضاد با تمسّک به دیالکتیک و ترکیب آن با ماتریالیسم، در نهایت از این ایده سر برآورد که طبیعت و حرکت های آن را فاقد غایت بداند و انسان را مقهور طبیعت و محیط پیرامونش جلوه دهد. در اجرای این تحقیق که به منظور نقد و بررسی مکتب تضاد از مرئی و منظر اندیشه های ملاصدرا انجام پذیرفته، از دو روش توصیف و مقایسه بهره گرفته شده است. برای این منظور، با استفاده از روش توصیف ابتدا به معرفی مکتب تضاد و به دنبال آن معرفی اندیشه ها و انظار ملاصدرا پرداخته شده و در فصل پایان، به کمک روش مقایسه و تطبیق، عمده ترین نقدهای وارد بر دیدگاه های تضاد، از منظر حکمت صدرایی در حد ظرفیت این مطالعه، ارائه شده است. واژگان کلیدی: حکمت صدرایی، اصالت وجود، حرکت جوهری، نفس و بدن، جامعه آرمانی، تضاد، دیالکتیک، ماتریالیسم، فلسفه تاریخ، ازخودبیگانگی.
استاد حوزه و دانشگاه / عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی
استاد گروه مطالعات فرهنگی و ارتباطات دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام