انقلاب اسلامی ایران از نگاه اندیشمندان، استراتژیستها و سیاستمداران بسیاری رخدادی پیشبینیناپذیر بود. این که چرا چنین واقعۀ بیسابقه یا کمسابقهای از سوی کسانی که علائق فکری یا وظایف سیاسی آنان رصد و فهم پیشزمینههای وقوع چنین تحولاتی است صورتی تصورناپذیر مییابد به نحوی موضوع این رساله است. در این رساله تلاش بر این است تا با طرح و تحلیل برخی مقاطع حساس از تکوین تفکر غربی امتداد این اندیشه تا نقطۀ مواجهه با رخداد انقلاب اسلامی دنبال شده و بر همین مبنا به محدودیتهای معرفتی این وجهۀنظر در فهم این واقعۀ تاریخی اشاره گردد. از اواخر قرن نوزدهم به این سو است که جامعهشناسی چونان علمی شناخته میشود که شأن نزول و ماهیت آن مطالعۀ ثبات و تغییر در جوامع و تبیین شرایط تحقق آنها است. بنابراین سعی شده تا بررسی تحولات تاریخ تفکر غربی بر اساس برشهایی صورت پذیرد که در نهایت به شکلگیری جامعهشناسی میانجامد. هرچند که در بخشهای مختلفی از کار به آراء صاحبنظران گوناگون غربی دربارۀ انقلاب اسلامی اشاره شده اما به جهت توجه ویژهای که فوکو به انقلاب نشان داده نقطۀ کانونی رویارویی اندیشۀ غربی با انقلاب گزارشهای او از متن وقایع انقلاب است. برهمین مبنا در ادامۀ کار شرح ویژگیهای تاریخی و اجتماعی متمایز جامعۀ انقلابی ایران که زمینهساز ناکارآمدی جامعهشناسی در تحلیل و تبیین آن شده اشاره میشود. پس از این بررسی با نگاهی به برخی امکانهای گفتگو میان سنت تفکر اسلامی به ویژه ابنعربی و متفکرینی چون هیدگر -که از منتقدین اصلی تفکر متافیزیکی مغربزمین به مثابۀ سنگ بنای علوم جدید از جمله جامعهشناسی است- به صورتبندی فیالجملۀ مؤلفههای بنیادین شکل دیگری از معرفت نسبت به واقعیت اجتماعی نزدیک شویم. معرفتی که بیش از هر چیز با «الهیات اجتماعی» قرابت دارد.
محمدجعفر علمی، از اساتید حوزه و دانشگاه به دلیل بیماری سرطان دار فانی را وداع گفت. وی سال های پیش مدتی را در کسوت معاون آموزشی و پژوهشی با سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی همکاری داشت. مرحوم علمی، تحصیلات حوزوی خود را در تهران و قم نزد اساتیدی چون آیات عظام میرزا جواد تبریزی، حسین وحید خراسانی و عبدالله جوادی آملی گذراند. حجتالاسلام علمی، دارای دکترای فلسفه از انگلستان بود و مدتی هم به عنوان رییس کالج اسلامی لندن در این کشور حضور داشت.