رساله حاضر با بهرهگیری از روش شناسی انتقادی مبتنی بر کُنش ارتباطی به تبیین مناسبات دین و دولت در دوره جمهوری اسلامی میپردازد. بر این اساس هم الگوهای رسمی و غیررسمی مناسبات دین و دولت را مورد نقد و بررسی قرار میدهد و هم در الگوی مطلوب خود با عنوان «تعامل دائمیِ دین و دولت در حوزه عمومی» از نظریه کُنش ارتباطی بهره میگیرد. نظریه کُنش ارتباطی انسجام اجتماعی را فارغ از نگرش تک ساحتی مورد توجه قرار میدهد و با استخدام مفاهیمی مانند جهان زیست، سیستم (نظام)، حوزه عمومی و دموکراسی گفتگویی مناسبات دین و دولت را در حوزه عمومی آزاد از سلطه قدرت دولتی و سلطه ثروت در چارچوب اصل «تعامل» مورد نقد و بررسی قرار میدهد. پس از شکلگیری نظام جمهوری اسلامی برای تبیین مناسبات دین و دولت الگوهای مختلفی شکل گرفته است. در این پژوهش چهار الگوی رایج و غیررایج پس از انقلاب اسلامی با عنوانهای؛ الگوی عقلانیت روشنفکری سکولار، الگوی عقلانیت روشنفکری دینی، الگوی عقلانیت دینی مدرن اصولگرا و الگوی عقلانیت دینی مدرن دموکراتیک طرح، نقد و بررسی شده است و سپس الگوی مطلوب جهت تعامل الگوهای موجود در بستری مناسب با استفاده از نظریه کُنش ارتباطی پیشنهاد شده است. در استناد به مباحثه و تعامل دین و دولت در حوزه عمومی، از اندیشههای سیاسی برخی اندیشمندان مسلمان مانند؛ علامه سید محمدحسین نائینی و علامه سید محمدحسین طباطبایی استفاده شده است. بر این اساس مشکلات تئوریک و عملیِ مناسبات دین و دولت در صورتی حل میشود که عقلانیت دینی، مدرن و سایر عقلانیت ها از ادعاهای مطلق در حوزه های مساله خیز دولت دست برداشته و ادعاهای خود را از طریق استدلال و به صورت گفتگو در حوزه عمومی بیان کنند. در این صورت براساس مسایل مشترک در مرزهای تیره گفتگو میکنند.این الگو، درعرض الگوهای چهار گانه فوق نبوده بلکه در طول آنهاست و دعوت به گفتگوی آزاد و فارغ از انحاء سلطه در مناسبات دین و دولت می کند.
استاد گروه فلسفه و کلام دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام / رئیس دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم / عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی
استاد گروه علوم سیاسی دانشگاه تهران
عضو هیات علمی گروه علوم سیاسی دانشگاه مفید