از آنجا که حکومت بر مبنای دموکراسی یکی از شیوههای فراگیر در عصر حاضر می باشد و حکومت مردم بر مردم بعنوان حکومت برتر شناخته میشود، از طرفی در اسلام شورا بعنوان یکی از بهترین شیوههای حکومت شناخته می شود و پیوسته زمامداران حکومتی به شورا و مشورت (با مردم) امر شدهاند، لذا سعی نمودیم بین دو نظریه شورا و دموکراسی مطالعه تطبیقی داشته باشیم و ببینیم آیا واقعا بین شورا و دموکراسی تمایز جدی وجود دارد یا اینکه میتوان شورا و دموکراسی را بر هم منطبق نمود؟ محققان و اندیشمندان دو دستهاند، دستهای با یکی دانستن دو نظریه میکوشند تا تمامی ابعاد دموکراسی امروز را به نظریه شورا تعمیم دهند و بدون توجه به نقاط افتراق دو نظریه می کوشند، تا دموکراسی را بر مبنای اصل شورا در اسلام تعبیه نمایند. از طرفی دسته دیگر بین دو نظریه هر گونه سنخیتی را رد کرده، خاستگاه شورا و دموکراسی را کاملا متفاوت میدانند، لکن به نظر می رسد هر دو دسته افراطی هستند لذا نگارنده بر دیدگاه سومی است. بدین صورت که بین دو نظریه نه تعارض جدی است و نه انطباق کامل، بلکه برخی همسانیها و برخی تفاوتها بین آنها وجود دارد. در شمار همسانیهای آنها می توان به مشارکت سیاسی اشاره کرد، به معنای اداره زندگی اجتماعی بر مبنای خرد جمعی و رقابت آمیز بودن زندگی و تصمیمات عمومی. همچنین نظارت مردم بر زمامداران از نقاط مشترک دو نظریه میباشد و در واقع این نظارت نتیجه مشارکت آنها است، اما آنچه دو نظریه را از یکدیگر متمایز مینماید، مسئله قانونگذاری است، بدین صورت که قانون گذاری در دموکراسی براساس آری مردمی صرف است؛ یعنی قوانین عرفی است و خارج از عرف معیار دیگری وجود ندارد، در حالیکه براساس نظریه شورا اصل عدم مغایرت قوانین با شرع وجود دارد که با اراده آحاد ملت نیز قابل جمع میباشد بنابراین قانونگذاری در دموکراسی مردمی محض است حال آنکه در شورا الهی - مردمی است.
عضو هیات علمی و دانشیار گروه علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبایی
عضو هیات علمی و مدیر گروه علوم سیاسی دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام نماینده مردم شوشتر در دوره اول مجلس شورای اسلامی