این مقاله با مشارکت عباس دهرویه نوشته شده است. انقلابهای بزرگ دارای شأنی بینالمللی بوده و به فراخور بزرگ و یا کوچک بودن، معمولاً منشاء اثرات گوناگونی هستند که انقلاب اسلامی ملت ایران در سال ۱۳۵۷هـ.ش نیز از جملهی همین گونه انقلابها بوده است. به سبب همین ویژگی، انقلاب اسلامی ایران در صحنهی معادلات بینالمللی بهعنوان منبعی هویتبخش و الگویی برای همهی امتهای اسلامی، نقش مهمی را ایفا نموده و به همین دلیل اقتصاد مقاومتی بهعنوان مدلی که حائز توان تضمین حرکت رو به رشد و توسعهگرایانهی انقلاب اسلامی است و قابلیت انطباق جامعهی اسلامی با پیشامدهای محیطی را دارد، از سوی رهبری و نخبگان سیاسی و اقتصادی جمهوری اسلامی ایران مطرح گردید. تلاش پژوهش حاضر بررسی قابلیتهای این مدل جهت صدور انقلاب به مفهوم تبدیل نظام جمهوریاسلامیایران بهعنوان یک الگو در میان کشورهای در حال توسعه بوده است. از این رو سؤال اصلی عبارتاست از: اقتصاد مقاومتی شامل چه سویهها و مؤلفههایی است که ظرفیت و توانایی تبدیل شدن به الگو در راستای تحقق صدور انقلاب را دارا میباشند؟ به همین منظور با بکارگیری رهیافت کارکردگرایانه و روش توصیفی- تحلیلی نتایج بررسی مزبور بدین گونه حاصل شد که: الگوی اقتصاد مقاومتی به دلیل پیروی از قواعد و مبانی دینی و همچنین به دلیل شکلگیری آن بر پایههایی نظیر اصول مردممحوری و اقتصاد دانش بنیان، توان الهامبخشی برای حل مشکلات متجانس کشورهای در حال توسعه با توجه به ظرفیتهای همگون این کشورها و در نتیجه صدور انقلاب را دارد.